2777
2789
عنوان

بچه ها امشب با پسرم رفتیم پارک بعد یه خانمه بهم گفت

| مشاهده متن کامل بحث + 598 بازدید | 43 پست
به منم همه همینو میگن  ولی اتفاقا افتخار میکنم که یه مامان جوون و پایه ام

ایول 

خوشم اومد 

اعتماد به نفس خیلی مهمه

اسی تو هم سرت رو بالا بگیر و با افتخار بگو پسرمه ، بعدشم اضاف کن آدم بهتره زودتر مادر بشه که با انرژی و پر حوصله باشه😍

۲۳ همچینم زود نیستا😁

اینکه اگر چشم آبی و یا مسیحی باشن ازشون دفاع کنیم ،  و اگر رنگین پوست باشن ، بگیم به ما چه ؟  نشونه با کلاسی نیست ،  نشونه زیر پا گذاشتن انسانیت هستش ...   #بخاطرکودکان‌ترسیده‌ی‌بی‌دفاع

این کارت ناشکری چرا بگی بچه خواهرت؟ 

اصلا میدونی داری چه تاثیر بدی رو بچت میزاری و همیشه فکر میکنه دوست‌ش نداری و ناخوداگاه توی همین سن توی ضمیر ناخودآگاه میمونه که از داشتنش خجالت میکشی. 

راستی تو اینجور فکر میکنی من مامانم سن شما یه بچه 5 ساله و يه بچه تازه به دنیا اومده داشت خانم‌. 

با افتخار بگو بچمه، چون هر چه فاصله سنیتون کمتر باشه، صنیمیتتون بیشتره. 

دوستم دوست داره تا سی سالگی شیش تا بچه داشته باشه، الان دوستم پژمرده زود پیر شده حساب میشه!!!! 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اخه با یه حس ترحم میگم ، انگار مثلاً ۱۵ سالمه و بچه دارم

تو به بقیه چیکار داری چی میگن مردم حرف زیاد میزنن 

به خاطر حرف مردم میخوایی بچتو انکار کنی

اینطوری‌آرزوکردنم‌قشنگه: یارب‌داننده‌تویی‌هرآنچہ‌دانی‌آن‌دِه 🤍✨️ 
من که عاشق بچمم ، نمی خوام هی منا بهم نشون بدن ، بعد میترسم چشمشون شور باشه ، 

آها

ان یکاد بخون و ۴قل بخون و صدقه بده نیازمند  خدا رفعش میکنه

اینکه اگر چشم آبی و یا مسیحی باشن ازشون دفاع کنیم ،  و اگر رنگین پوست باشن ، بگیم به ما چه ؟  نشونه با کلاسی نیست ،  نشونه زیر پا گذاشتن انسانیت هستش ...   #بخاطرکودکان‌ترسیده‌ی‌بی‌دفاع

کلاجدیدا همه رد دادن حالابازم اگه خانمه میومدمیگفت چرااینقدر دیر بچه دارشدی یعنی پیرمیزنی بازم میومدی میگفتی چرااینوبهم گفت ازین به بعد چه رفتاری داشته باشم؟ازین به بعدجوری باش که باهرحرفی جوگیرنشی

لایک نکن مرسی

چه موقعیتی برات پیش میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟  

دیگه نه صلوات میفرستم نه دعا میکنم نه اسمتو میارم نه باهات حرف میزنم نه برات نامه مینویسم....چرا همه چی یطرفه باشه؟؟؟فقط من صدات کنم؟تو جواب ندی؟این رسمشه؟برو با همون بنده عزیزات که براشون کم نمیذاری.منم یه گوشه این دنیا زندگیمو میکنم تا .......

منم ریز و لاغرم ۱۶ سالگی ازدواج کردم الان ۲۵ سالمه و پسرم ۲ سال و چهار ماهشه همه همینو بهم میگن

نکن بنظرم حرف بقیه مهم نباشه برات

کاربری چهارم🤕                                                             مامان یه پسر کوچولوی خوشگل هستم خدا بعد ۵ سال سختی فرشته کوچولومون رو بهمون داد🥰
وا یکم روی خودت کار کن .چرا حرفهارو به بد میگیری؟

اخه من جلوی فامیل و کسایی که می شناسنم این حسا ندارم چون به وقتش با فردی که می خواستم ازدواج کردم ، تحصیلاتم را ادامه دادم ، ولی از اینکه از زندگی من چیزی نمی دونن ، و فک می کنن من یه بچه دبیرستانی که زود شوهر کردم  و بچه دار شدم ، احساس ضعف می کنم جلوشون، یه جوری میگن که احساس می کنم زود مادر شدم ، تا قبل این برخوردا این حسا نداشتم 

این کارت ناشکری چرا بگی بچه خواهرت؟  اصلا میدونی داری چه تاثیر بدی رو بچت میزاری و همیشه فکر م ...

اخه من جلوی فامیل و کسایی که می شناسنم این حسا ندارم چون اونا میدونن به وقتش با فردی که می خواستم ازدواج کردم ، تحصیلاتم را ادامه دادم ، ولی از اینکه از زندگی من چیزی نمی دونن ، و فک می کنن من یه بچه دبیرستانی که زود شوهر کردم  و بچه دار شدم ، احساس ضعف می کنم جلوشون، یه جوری میگن که احساس می کنم زود مادر شدم ، تا قبل این برخوردا این حسا نداشتم 

واااا،حرف بقیه انقداهمیت داره ک بچه خودتوانکارکنی؟؟؟منم دوتادارم یکسال ازشمابزرگترم هرجامیرم همینومی ...

اخه من جلوی فامیل و کسایی که می شناسنم این حسا ندارم چون به وقتش با فردی که می خواستم ازدواج کردم ، تحصیلاتم را ادامه دادم ، ولی از اینکه از زندگی من چیزی نمی دونن ، و فک می کنن من یه بچه دبیرستانی که زود شوهر کردم  و بچه دار شدم ، احساس ضعف می کنم جلوشون، یه جوری میگن که احساس می کنم زود مادر شدم ، تا قبل این برخوردا این حسا نداشتم 

من که عاشق بچمم ، نمی خوام هی منا بهم نشون بدن ، بعد میترسم چشمشون شور باشه ، 

قرار نیست این اتفاق همیشه برات بیفته و بهم نشونت بدن، دختر جاریم میگفت بچه که بودم توی یه جمعی بودیم خواهرم هم بود یکی از مادرم پرسید این کی تون میشه بعد مادرش گفت خواهر شوهرمه، میگفت انقدر ناراحت شدم بعد عمه هاش گفتن چرا اینجوری گفتی خودش رو توجیه کرده میخواستم چشم نخورم، وقتی اینور برام گفت خیلی ناراحت شدم براش

خدای مهربانم به عدد آنچه آفریدی و بهش علم داری شکر 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز