2777
2789

برا بچه دوم اقدام کردم اما همش استرس دارم از زایمان میترسم خیلی عجیبه رو اولی نمیترسیدم و داغون شدم حالا برا این میترسم😑تورو خدا از تجربه هاتون بگین آروم شم ممنون😍

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منم خدا بخواد ماه بعد اقدام میکنم برا دومی خیلی استرس دارم و ماه هاست با خودم کلنجار میرم،شما بچه او ...

برا زایمان استرس داری؟

خدایا دامن همه ی منتظرارو سبز کن الهی آمین..اونایی هم تو دلی دارن صحیح و سالم بدنیا بیان 😍😍چقدر خوشحال بودم این امضارو گذاشتم،بچم قسمتم نبود،توروخدا دعام کنین دوباره مامان بشم ..قربون دستای کوچولوت ک پر کشیدی 

ببین از لحاظ اینکه یکی بزرگ کردی و تقریبا آشنایی داری راحتتره ولییی کار آدم دوبرابر میشه.مثلا سر بچه اول اگه غذا نتونستی بپزی با شوهرت دوتایی یه چیزی میخورید حالا روزا ولی وقتی یکی دیگه بچه بزرگ داری بخاطر اونم که شده باید غذات اماده باشه .چون سر سفره میگه چطور برا داداش یا ابجی سوپ پختی برا من غذا نپختی🤣

یا مثلا من سر اولی آب را صاف میکردم و کلی حساس بازی های بیهوده ولی سر دومی فهمیدم واقعا یه سریاش اصلا خوب نبوده

نه بابا حس میکنم دوتا بچه سخته از هر نظر

خب شرایط زندگی آدم تغییر میکنه 

ولی اگه از نظر مالی اوکی هستین بیارین تروخدا حیفه

من اگ بودم ۵تا میاوردم میدونم سخته ولی بچه زیادش خوبه 

خدایا دامن همه ی منتظرارو سبز کن الهی آمین..اونایی هم تو دلی دارن صحیح و سالم بدنیا بیان 😍😍چقدر خوشحال بودم این امضارو گذاشتم،بچم قسمتم نبود،توروخدا دعام کنین دوباره مامان بشم ..قربون دستای کوچولوت ک پر کشیدی 
جدی؟ چه خوب

آره دیگه سراولی تجربه کردم سردومی وایسادم خونه تا دردام شروع شددردم نبودالبته بعداظهربهم همش زورمیومددوازده شب لخته خونی دیدم خوابیدم هی بادردبیدارمیشدم توجه نمیکردم دیگه ساعت پنج زیادشدرسیدهرپنج دقیقه رفتم حموم رفتم بیمارستان گفت بدو اتاق زایمان داره بدنیا میادهشت سانت رحمم بازبودخلاصه نیم ساعته زایمان کردم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792