2777
2789

مادرم خیلی مهربونه خیلی محبت میکنه

اما زبونش خیلی تلخه

کلا بلد نیست همدردی کنه

با اکثر آدما اینجوریه کلی براشون وقت میزاره مهمون دعوت میکنه ولی حرفهای نیش دار هم میزنه

خصوصا به خواهراش

همش با اونا درگیره ..درگیریهای الکی و پیش و پا افتاده

تا سه تایی جمع میشن پشت سر اونی که نیست حرف میزنن یا پشت سر شوهر اون

بعد این وسط یکی حرف میبره خبر

الان یکی از خاله هام افسردگی شدید گرفته دیگه حرف نمیزنه

الکی براش دل میسوزونه هی به ما میگه بهش کمک مالی کنید

یه خاله کوچیک دارم همسایه مادرمه

کلا اینو مامانم. همش کنتاکت دارن

خاله ام کلی رفیق داره باهاشون میره دورهمی و تفریح و ...محل مامانم نمیده

بعد مامانم یه شب مارو دعوت میکنه میریم اونجا میگه زشته خالت اینجا نباشه

خاله باید بیاد تر بزنه تو اعصاب هممون ..به شدت انرژی منفی داره


حالا همه این اخلاقهای خاص مادرم یک طرف

یه حرفهایی رو دلش میخواد به یکی بزنه میره به خواهرم میگه اینو آتی درباره تو گفته

یا میره به داداشم میگه


منم به این نتیجه رسیدم رابطه ام رو با مادرم محدود کنم

ما این چند وقت پول دستمون رسید

رفتیم برای خونه خرج کردیم

شوهرم چندتا تیکه طلای کم اجرت خرید

از روزی که مادرم اینارو دیده

جوری با من سرسنگین شده که انگار من هووشم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منم به این نتیجه رسیدم رابطه ام رو با مادرم محدود کنم ما این چند وقت پول دستمون رسید رفتیم برای خونه ...

به قول دکترعزیزی

وقتی داری پیشرفت میکنی همه حسادت میکنن

گاهی دیده شده حتی مادربه فرزند

یکی از خیرین رفته سوپر مارکت محله دفتر بدهی مردمو گرفته و فرار کرده.میخوام بگم با دست خالی هم میشه کار خیر کرد، دریغ نکنید.😂

دیگه ممبعد هیچ خبری از زندگیم بچه هام و شوهرم بهشون نمیدم تا ابد

ما رفتیم یه روستا زمین خریدیم

روستا خیلی نزدیکه

سریع بهم گفت من میام اونجا لوبیا و ... بکاریم

منم راضی بودم

الان میخوام بهش بگم زمین رو پس دادم

به قول دکترعزیزی وقتی داری پیشرفت میکنی همه حسادت میکنن گاهی دیده شده حتی مادربه فرزند

آره به خدا ما کاغذ دیواری زدیم

برگشته دو ساعت در مورد خونه خودشون و اینکه کاغذ دیواری نمیشه زد برای من توضیح میده

فقط بابام بلاک نبود

اونم ساعت 12 شب زنگ زده بهم

فیلم و سریالاش رو دیده قشنگ

بعد دو ساعت با پنجاه تا رفیقش تو گروهای تل و واتس پیاماشون رو جواب داده

تازه یاد من افتاده

باز بابام خدایی خیلی یک رو و راستگوعه اصلا اهل غیبت نیست

مادربزرگم خدابیامرز تقریبا همینطور بود ولی اون خیلی بهتر بودحداقل خیلی عزت نفس داشت

خب یه چیز ژنتیکیه دیگه یا شاید اکتسابی که از مادربزرگت به ارث برده خیلی سخت میشه مادرت رو تغییر داد اونم اگر خودش بخواد وگرنه همینیه که هست نمیشه کاریش کنی

فقط تو بازی اونا نباش که کمتر اعصابت خرد بشه

فقط 2 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

پیج آشپزی من aShpazi_ba_sayoo

عجیب نیست

مادر هم یک انسان هست

ما فقط خودمون و خدا رو داریم

پیام نوشتاری با صحبت کلامی فرق داری اگه منظورم رو متوجه نشدی ازم بپرس من نه حسودی زندگی کسی رو میکنم نه بد کسی رو میخوام من به اندازه ی کافی خوشبخت و راضیم الحمدلله اگه چیزی بهت بگم برای راهنمایی هست نه تحمیل کردن در نهایت تصمیم گیرنده خودتی من برات نور آرزو میکنم تا دنیای اطرافم نورانی بشه.  این که بدون اینکه منو بشناسی از من و طرز فکرم بدت میاد مشکل تو هست نه من نمیدونم از چی آسیب دیدی که داری زخم خودت رو با درد دارن به من مرحم میکنی اما مطمئن باش تا زخم خودت رو درمان نکنی همیشه آسیب خواهی دید این چرخه تا درمان شدنت ادامه داره پس فکر درمان خودت باش نه آسیب زدن به دیگران 🇸🇦🇮🇷🇪🇬به لطف خدا ایرانی و مسلمانم ایران قطعه ای از بهشت با مردمی با قلبهای نرمالو🥰🥰اگه یه مادر پشت دخترش باشه هیچ کسی هیچ مردی هیچ مردی حتی پدرش نمیتونه به اون دختر ظلم کنه اگه دختری با وجود استعداد و توانی که داره نتونسته بدرخشه علتش فقط مادرش بوده که خوشی رو برای دخترش نخواسته چرا ؟؟؟ چون مگه گذاشتن من انجام بدم مگه من تونستم به خواسته ام برسم مگه من انسان نبودم و شروع میکنه به جنگیدن با دختری که خودش سختیش رو کشیده و ریشه ی دشمنی و زنان علیه زنان اینجاست لطفا به این چرخه پایان بدید.

حالا خداروشکر ما خواهر برادرا شبیه خانواده پدری شدیم

ما خیلی با هم خوبیم

فقط این خواهر دومی من که مجرده و با پدرو مادرم زندگی میکنه

عین یه بچه دو ساله بهش سرویس میدن

اینم براشون ناز میکنه

البته خودش شاغله

هفته قبل یه ماشین خرید مادرم 60 تومن بهش کمک کرد

یه واحد آپارتمان 60 متری بهش دادن

الان حدود ده ساله محل کارش اونجاست

پول آب و برق و گاز هم پدرم میده

یه مغازه رو الان چند ساله اجاره دادن پولشو میدن داداشم

که برای اجاره خونه کمکش باشن

اصلا داداشم نه برنج نه چای میخره

خود برنج چقدر گرونه اینجا

هر سری میان خونشون یعنی برنج تموم شده پدرم یه کیسه میده

حالا به من هیچی

منم به این نتیجه رسیدم رابطه ام رو با مادرم محدود کنم ما این چند وقت پول دستمون رسید رفتیم برای خونه ...

مامان منم بین من و خواهرم خیلی فرق میزاره حتی شوهرامون. فکر کن خونشون شهرستانه اومده بودن خونه ما من همه رو دعت کرده بودم مرغام برای هر نفر یه تیکه در نظر گرفتم دیدم دو تا تکه کم اومد مامانم گفت نمیشه یه غذای دیگم اضافه کن پیشش. بعد رفتیم خونه خواهرم نذاشت خواهرم غذا درست کنه گفت املت میخوریم و خوردیم.

جالبیش میدونی چیه؟ وضع مالی خواهرم خیلیییی بهتر از ماست خیلی زیاد

اصفهانی نیستم ولی اصفهان زندگی میکنم. دور از خانواده ام 
مامان منم بین من و خواهرم خیلی فرق میزاره حتی شوهرامون. فکر کن خونشون شهرستانه اومده بودن خونه ما من ...

دقیقا مادر منم از این دخالتها داره

حالا قبلش به من زنگ میزنه مثلا من میگم قیمه و فسنجون درست کردم

میگه خب منم یه چیز درست میکنم میارم . واقعا یه خورشت هم خودش میاره


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792