بچها بیاین درباره جاریمه صفحه 3 | تبادل نظر نی نی سایت

مدیر

عضویت: 1399/11/23

تعداد پست: 1828

امروز شوهرم میگفت بریم خونه اونا منم گفتم نمیام چون هر موقع میرم جاریم میگه چرا تو خونت نمیشینی چرا همش اینجایی البته بگم ب شوخی میگه ها ولی من یکم بهم برمیخورد ب شوهرم گفتم نمیخوام برم شوهرمم تا دید من اینو گفتم رفت پیش اونا ک چرا ب زنم فلان گفتین اونم بهم زنگ زد گفت مریم چرا شوهرتو پر کردی تو میای اینجا میخوری فلان میکنی بعد میری منو بد میکنی الان چیکار کنم خیلی عصبیم ابروم رفت

1402/05/16

14:08

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

saiidinia

مدیر استارتر

عضویت: 1399/11/23

تعداد پست: 1828

عزیزم جاری شما نباید این حرف و میزده حتی به شوخی اما ظاهرا شما هم زیاد رفتید و ایشون حر ...

اره خیلی ناراحتم ک شوهرم رفت اون حرفارو گذاشت کف دستش درسته مقصر منم ک زیاد میرفتم اونجا

1402/05/16

14:36

0 نفر لایک کرده اند ...

saiidinia

مدیر استارتر

عضویت: 1399/11/23

تعداد پست: 1828

دلم برا جاریت سوخت چقد نمک نشناسی

اره اشتباه کردم

1402/05/16

14:37

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

saiidinia

مدیر استارتر

عضویت: 1399/11/23

تعداد پست: 1828

ولی اگر اینهمه رفتی جا داشت این حرفو زیر پات میذاشتی بالاخره اونم ادمه، خسته میشه

ولی من ک اونجا میرم غذا درست میکنم ظرف میشورم کاراشو میکنم مثل مهمون نمیرم که

1402/05/16

14:38

0 نفر لایک کرده اند ...

قندعسل

عضویت: 1395/12/16

تعداد پست: 22875

بهش اس بده

که تو شوخی میکردی من جدی گرفتم

خواستم اینجوری دیگه شوهرم نیاد مزاحمتون بشه

1402/05/16

14:39

0 نفر لایک کرده اند ...

سلماهستم

عضویت: 1402/04/31

تعداد پست: 279

اره خیلی ناراحتم ک شوهرم رفت اون حرفارو گذاشت کف دستش درسته مقصر منم ک زیاد میرفتم اونجا

همین که متوجه اشتباهت هستی یعنی جای امیدواری هست

از این پس مراقب باش

1402/05/16

14:41

0 نفر لایک کرده اند ...

saiidinia

مدیر استارتر

عضویت: 1399/11/23

تعداد پست: 1828

بهش اس بده که تو شوخی میکردی من جدی گرفتم خواستم اینجوری دیگه شوهرم نیاد مزاحمتون بشه& ...

دادم گفت خودت نمیخوای بیای چرا پای مارو وسط میکشی

1402/05/16

14:41

1 نفر لایک کرده اند ...

سلماهستم

عضویت: 1402/04/31

تعداد پست: 279

بهش اس بده که تو شوخی میکردی من جدی گرفتم خواستم اینجوری دیگه شوهرم نیاد مزاحمتون بشه& ...

افرین این خوبه….

به شرط این که کش پیدا نکنه داستان و هی پیام پشت پیام نشه

و حتما بعد از این خیلی مراقب باشید

1402/05/16

14:44

1 نفر لایک کرده اند ...

mitalll

عضویت: 1401/12/14

تعداد پست: 4177

ولی من ک اونجا میرم غذا درست میکنم ظرف میشورم کاراشو میکنم مثل مهمون نمیرم که

باشع عزیرم همه ما زنیم و درک میکنیم مهمون یک طرفه وهر دو روز یک بار چیه حتی اکر مادر یا خواهر باشه ولی شما بجای اینکه رازدار اون خونه بشی متاسفانه اونو قربانی کردی چون فکر کنم خودت هم خیلی این رفت وآمدو دوست نداشتی

تفنگ نقره کوبم را فروختم برای یار قبای ترمه دوختم قبای ترمه ام را پس فرستاد تفنگ نقره کوبم، داد و بیداد😭😭😭😭

1402/05/16

14:47

0 نفر لایک کرده اند ...