میگفت خانواده سخت گیری داشتم و نزاشتن سال اول برم دانشگاه مجبورم کردن برای قبولی همش پشت کنکور بمونم
میگفت الان رشته ای که میخواستم نرفتم دانظگاه اراد دارم میرم
رفتم دانشگاه من ار همه بزرگتر هستم و بهم پیشنهاد ازدواج میدن موقعیت های خوب پیش میاد اما میفهمن ازم کوچیکتر هستن
میگفت بعد از 5 سال موهام سفید شده حوصله ندارم از ازدواج موندم خیلی کارارو دیر انجام دادم
میگفت خانوادم برام خیلی خرج میکنن اما فایده نداره دیگه نمیخوام الان
چون برادرش رتبه 3 رقمی بود این 4 رقمی شده گفتن خوب نیست باید بمونی پشت
واقعا ناراحت شدم براش.من جدا شدم اما اون به همین جدایی من هم غبطه میخورد میگفت حداقل یه تجربه کسب کردی