از بس گیر میدم بهش خسته شدم خودممم
یکلمه حرف بگه تا یه ربع خداقل هی حرفو میپسچونم
ول نمیکنمممم
یکار کنه اشتباه ک خوشم نیاد ناراحت شم تا یساعت یساعت و نیم حرفشو میزنم
بعد خودمم ناراحت میشم چرا انقد کشش دادم باز بدتر ادامه میدم
تهدید ب جدایی میکنم
میگم اره تو برو خیانتتو بکن فلان برو یکی بهترو پیدا کن اینو خیلی میگم میترسم واقعانم ازبس گفتم عادی شع بکنه
اونم مگه چقد تحمل دارع
امروزم بهم گف تو مریصی واقعنم حق داشت تروخدا چیکار کنممممم