شاید خودش هم دلش نمیخواسته بره
چرا فکر میکنی او خوشحاله از رفتنش ...
بابای منم صحیح و سالم ایست کرد و رفت
ولی مطمئنم خیلی تلاش کرد بمونه ولی نتونست و بردنش
حکمت خداست و هیچ کس نمیدونه چرا
ناراحتش نکن ، مرده ها زنده ان و بینا و شنوا ، همه چی درک میکنن
باباها همیشه مراقب دختراشون هستن
من یبار تصادف بدی کردم خیلی بد
چند شب بعدش خواب دیدم بابامو خواستم کنارش بشینم گفت نه اینجا جای تو نیست نمیذارم اینجا بشینی
فهمیدم موقع تصادف مراقبم بود و نذاشت برم پیشش