دخترش دو شبه اومده خوابیده اینجا .
دیشب 1 شب فرش میشستن شوهر منم 3 و نیم میخواست بره سرکار رفت دعواشون کرد باز ادامه دادن انگار صبحو ازشون گرفتن دیشب اصلا نخوابیدم .
تو این بی ابی ک ابامون یسره قعطه
الانم صبح چشمشونو ک وا کردن دوبازه ابو باز کرذن.
مادر شوعرم ب شچهرم میگفت تو و زنت زر میرنید یسره کثیف بوده نمیدونست شنیذم گفتم چکار داریم بشورید گفت مگه من با تو حرف زذم