چیکار کنم از دست این مرد. مثلاً اومدیم شمال.
دیشب شام نخوردیم چون ناهار دیر خوردیم خسته بودیم رفتیم خوابیدیم
صبح از ساعت ۹ بهش میگم برو نون بخر. ساعت ۱۰ رفته. هنوز نیومده. گوشیش هم خاموشه. نون پیدا نکرد. ساعت ۱۱ زنگ زد گفتم از سوپری نون بسته بندی بخر بیار. گفت افق کوروشم. برا ناهار هم خرید کنه و بیاد.
دیشب اینه دستشویی هم افتاد شکست. نکنه رفته اینه بخره. اعصابم خورده. بچه ها گشنه خودم گشنه. فقط میوه داریم. دادم بچه ها خوردن.