من بچه اولم دختر بود،ولی متاسفانه زایمان زودرس گرفتم و فقط ۵ روز تو آن ای سی یو بود و فوت شد
بعدش ۲ تا بچه آوردم که پسر هستن،الان دوست دارم ۲ تا دختر هم داشته باشم
هم با پسرا خیلی جور نیستم،من دوست دارم حرف بزنم،اونا دوست دارن قدم بزنن😑
مثال زدماا،منظورم اینه آدم یکی رو میخواد باهاش حرف بزنه و نداره
من شهر غریبم و از خانواده دورم،دوست دارم دختر هم داشته باشم
اگه ۱ دختر به دنیا بیارم،یکی دیگه هم میارم که خواهر اون باشه
دختر اولی رو واس خودم میارم،دختر دومی رو برای دخترم
شاید بچه چهارم من دختر نشه،پنجمی رو میارن که دختر بشه،مگه اینکه دیگه خدا واسمون نخواد
من خودم برادر نداشتم،یکی هم می بینی خواهر نداره،هر دوی ما احساس نیاز میکنیم به وجود خواهر یا برادر
اونی که تک فرزند هست،مطمئنا گه گداری دلش میخواد کسی رو داشته باشه
پدر و مادر که همیشه نیستن،حالا گیریم بچه زود تر فوت شد،من ۱ بچه از دست دادم و میدونم چه سخته ولی الان که بچه های دیگه ام هستن،کمتر بهش فکر میکنم
ولی اگه همون ۱ بچه رو داشتم هر روز فکرم مشغول اون بود
هر بچه جای خودش رو داره ولی وقتی بچه دیگه ای داشته باشی میری دنبال درمان افسردگی و ... چون میگی کس دیگه ای هست که به من نیاز داره،وقتی کسی رو نداشته باشی دنیا برات بی معنی میشه، میگی واس چی تلاش کنم
به هرحال به نظرم خونه شلوغ بهتره حتی اگه اتاق اختصاصی نداشته باشی،موبایلتون مشترک باشه،لپ تاپ تون مشترک باشه و....به جاش یه خواهر داری که باهاش بهت خوش میگذره
هیچ وقت اشیا نمیتونن جای آدم هارو برات بگیرن