امروز ۹ صبح پاشد تا ۱۱ و نیمرو مبل سرش تو اینستا کلیپ میدید پاشدم گفتیم بریم بیرون قرار شد بریم باغ خالم اینا ب ابجیام و بابام اینا نگ زد اونا گفتن نمیایم بعد رفتیم از خونه بابام آب برداریم بابام اینا و خواهرامگفتن مااممیایم اومدم ب شوهرم گفتم اویزون کرد خودم فهمیدم بعد خواهرم زنگزد گفت خرید کنید باهم حساب میکنیم اینم شروع کرد من خرید نمیکنم منبخرممیگن زیاده منکاری ندارم منمگفتم کی بهت گفتن زیاده کی گفتن تو بد خرید میکنی چرا چرت و پرت میگی سر اینبحثمون شد و قهر بودیم تو باغ اومدیم خونه
هستید بقیشو بگم؟؟