میخوام بچه هامو بزارم و برم ،چون من عرضه نگهداری ازشون رو ندارم ،😭شوهرم بهم وفادار نیست و من یک زن روانی و شکاک به تمام معنا هستم، خیلی با خودم کلنجار رفتم که همه چی رو فراموش کنم ،اما نمیشه که نمیشه ،دارم دیوانه میشم ،کم آوردم، دلم برا بچه هام میسوزه ،به خودم میگم کاش خودمو بکشم راحت بشم اما عرضه اونم ندارم .
شوهرم هیچ کجا و و پیش هیچ کس برام غرور نزاشته ،غرورم پیشه همه شکسته ،و وحشتناک بهش شک دارم .
عزیزم واقعا با خوندن کامنتات خیلی ناراحت شدم. خیلی درکت میکنم منم زنی هستم که خیانت دیدم اونم دوسال و خیانت جنسی. الان بازم بهش شک دارم اما از سر درموندگی و بی پناهی تحملش میکنم هروز دارم افسرده تر میشم. فقط پسرم این وسط داره اذیت میشه اون ازباباش که اصلا نمیبینتش و یابادوستاشه تا دیروقت یا وقتس خونس تا صبح تو گوشیه اینم ازمادرش که پرخاشگر و عصبی شده و حوصلشو نداره....
خداخودش یه فرج و گشایش تو زندگیمون بندازه بحق این شب عزیز
اگه شرق تهران هستی از بابام خرید کن لطفا دستفروشه و لیف میفروشه.. خیر ببینی الهی🤲.. ختم انعام. ختم قرآن. ختم صلوات و فاتحه هم برای امواتتون انجام میدم اگه قابل باشم🌹
اسی من دارم کاری رومیگم که به ذهنم میرسه دیگه جوانبشوخودت باتوجه به شرایطت بسنج.اگه پس اندازی داری یه مدت دست بچه هاتوبگیربرویه شهرارزون مسافرت یه مدت که بگرده دنبالتون و ازتون بی خبرباشه میفهمه چه خوشی هایی داشته توزندگیش که زده زیردلش.تواین مدتم ازفشاربی خبری اعصاب براش نمیمونه بااون عنترخانمم به مشکل میخوره برمیگرده سرزندگیش
اسی من دارم کاری رومیگم که به ذهنم میرسه دیگه جوانبشوخودت باتوجه به شرایطت بسنج.اگه پس اندازی داری ی ...
چقدر دوست داشتم این کار رو بکنم و تصورش هم حتی قشنگ بود ،اما شدنی نیست ،بچه مدرسه ای دارم ،خودمم دکتر گفته جفتت پایینه مراقب نباشی افتاده .و از طرفی کااااااااش آنقدر پووووول داشتم که همینی که شما گفتی رو میکردم ،اما حیف و صد حیف
عزیزم واقعا با خوندن کامنتات خیلی ناراحت شدم. خیلی درکت میکنم منم زنی هستم که خیانت دیدم اونم دوسال ...
امروز تو کیفش دو بسته قرص تاخیری دیدم ،از لجم همه رو ریختم بیرون ،حالا بگرده پیدا کنه ،اما اینکارا چیزی از عذاب من کم نمی کنه که ،سخته کسی که تا دیروز همه کست بود ،امروز بشه هیچکست. اگر رفتنش به حق بود خدا کمکش کنه وگر نا حق بود خدا بازم کمکش کنه راه درست پیش بگیره ،اما دیگه پیش من نیاد .غرورم شکست ،قلبم شکست،عشقم از دستم رفت .دیگه هیچی مثل روز اول نمیشه
البته شکاکی از وسواسی میاد پیشنهاد میکنم هر شب قبل خواب سوره ی جن رو بخونی توی رفع شکاکیت کمکت میک ...
بعد اینا مال زمانی بود که ایشون دلش به زندگی بود ،حالا که دلش به رفتنه ،چرا نگهش دارم .
زورکی نمیشه گفت بمون و منو دوست داشته باش ،اگر غیر این باشه ،میشه وضع الان من ،اون برای خلاهای که داره خیانت میکنه و من هر روز بدتر از دیروز شکاک تر میشم .