اخه چه عنوانی بزنم که بتونه حال منو کسی بفهمه

باورت میشه همه اینای که شما گفتی ،و رو انجام دادم ،بازم نمیشه لعنتی ،بازم یه جا مثل خوره میره تو وجودت ،بازم عذابت میده ،عذاب میکشی ،اخه گناه من چی بود که من دارم تقاص پس میدم .

عذابش مال من شد فقط .

من ۱۵ ساله دارم باهاش زندگی میکنم ،و در این سالها بارها ازش خیانت دیدم ،و هیچ چیزی آنقدر منو نشکست الا خیانت آخرش با دختر دوستم که از قرار همسایه روبرویه من هم هست ،الان حدود یکسال میگذره، و من در این یکسال جنگیدم با تمام افکارام بخاطر بچه هام ،بخاطر زندگیم ،بخاطر اینکه توئونش رو بچه هام ندن که پدر و مادر از هم جدا بشن ،و بخاطر اینکه دوسش دارم ،اما الان میبینم نمیشه من ت  این جنگ باختم از اول هم بازنده بودم ،فقط خودمو گول زدم که میتونم میتونم ،والا چه دلیلی داره بخاطر اینکه من سه ساعت بچه هام رو میبرم پارک و وقتی برمیگردم خونه ،شوهرمو بازخواست کنم که چرا عود روشن کردی ،یا سطل زباله پر دستمال کاغذی شده ،خودم میدونم اینا مسائل واقعا چرته و مشکل الان منم ،اماااااا من قربانی شدم ،اما من لطمه دیدم و مثل سرطانه فکر میکردم پیروز شدم ،اما میبینم نه باختم 

من فقط یه چیز میخوام ازش حرمت خونه و زندگی و من نه بعنوان زنش به عنوان مادر بچه هاشو نگه داره ،همین ،چیز زیادی دیگه ازش نمیخوام .

نه پول نه ثروت نه مهریه نه طلا نه .......نمیخوام 😭😭

۹ ساله ۸ ساله ۳ ساله 

خودم ۳۹ ساله ،ایشون ۳۷ ساله 

از لحاظ مالی فقط اگر خودش با من اوکی باشه ،آره، وگرنه وقتی عثمون میشه علاوه بر اینکه میزاره میره و دو سه هفته بعد میاد ،از لحاظ خرجی هم زیاد ساپورت نمی کنه، میگه مردم با ماهی پنج تومن زندگی میکنن، تو هم سعی کن با همون زندگی کنی .

و یه جورایی حسابی ان و گوه منو یکی میکنه .

و پس هزینه نمیتونم بر بیام ،بچه مدرسه ای غیر انتفاعی ،سرویس مدرسه ،خوراکی برا سه نفر ،پوشک ،قسط وام خونه ،بچه تفریح میخواد ، بچه لباس میخواد ،خدای نکرده بچه مریض میشه، 

از طرفی هم خود خاک بر سرم بازم باردارم .هزینه های اون یه طرف دیگه 

نه مشکلات ما تو این یکسال اخیر خیلی شدت گرفت ،و این بچمو ناخواسته باردار شدم 

من نه دیگه دعا میکنم ،نه خدا رو صدا میزنم، موقعی با خدا آشتی میکنم که تقاص منو بگیره .

مگه من حسینم، مگه من عباسم😭مگه من زینبم