برو خدا رو شکر کن تو نامزدی جدا شدی من ۲۱ سالم بود طلاق گرفتم عاشق همسرم نبودم اما وابسته اش بود ۶ ماه خیلی بهم سخت گذشت خیلی خیلی سخت گذشت تا بتونم از اون جو بیام بیرون الان یادم میاد به خودم می گم چه جور دوام آوردی ۴ سال هم کنار هم زندگی کردیم بعضی وقتا یکی تاپیک می زنه از ناهار اولی که با همسرتون خوردین تعریف کنین و حس و حالش رو بگین تو دلم می گم کدوم ناهار؟؟اونی که با همسر سابقم خوردم یا اونی که با همسر فعلیم خوردم دست خودمم نیست با این که اصلاً بهش فکر نمی کنم اما بعضی حرفا و بعضی نشانه ها ما رو به گذشته می برن.
زندگی همینه غرق شدن بین دردا و گاه گاهی دل خوش شدنای کوتاه مدت به خاطر همینه میگن این دنیا آرامشش موندنی نیست اصل و ذات ما متعلق به این جا نیست آرامش مطلق این جا وجود نداره.