بله البته که سخته. اما یه راههایی هست که میشه آسونش کرد. اولین واکنش مادرها، ناراحتی شدیده. بعد از باور کردن این قضیه خودداری میکنن و اصرار دارن که بچشون هیچ طوریش نیست. توی مرحله بعد، همه وقت و پول و اعصابشون رو میذارن رو اینکه شفاشو بگیرن یا درمانش کنن. که این مرحله خیلیم طولانی و اغلب بی نتیجه هست. بعد که دیدن راهی نیست، میرن به سمت ناامیدی و رفتارهای ترحم آمیز نسبت به بچه انجام میدن. نمیذارن هیچ کاری بکنه که آسیب نبینه. حتی شخصی ترین کارهاش.
البته خوشبختانه امروز خیلی آگاهیها بالاتر رفته.
حالا کاری که امثال ما به عنوان دوست یا فامیل یا اطرافیانشون میتونیم بکنیم چیه؟ این که به جای دلسوزی و ترحم، بهشون بگیم که برای کمک به بچشون باید قوی باشن و کمکش کنن که با همین شرایط، بتونه خودش زندگی کنه. نمونه های موفق رو بشناسیم و بهشون معرفی کنیم و سعی کنیم جاهایی رو بهشون معرفی کنیم که به اونها و بچشون آموزش بدن.
موسسه ای که من توش کار میکنم کارش دقیقا همینه یعنی آموزش نابینایان و خانواده هاشون و کاملا هم رایگان و تخصصی و دلسوزانه.
اگه کسی رو میشناسین که تو این شرایطه حتما بهش بگین با این شماره روزهای شنبه ساعت 5 تا 8 عصر تماس بگیره. 09178328259