برای خودم که موقع خواب بود خواستیم بخوابیم دیدم اینطور شدم به مامانم گفتم یه نوار داد بهم گفت اینو بزار ول کرد رفت اصن اهمیتی نداد از اون به بعد هر موقع پریود میشم یه جنگی باهام راه میندازه هی میگرده ی چی پیدا کنه بپره بهم ینی عقده شده رو دلم به خدا یه بار موقع پریودی درکم کنه فقط بهم ی تیکه میندازه منم مغرورانه جلوش میمونم و تا چن ساعت باهاش حرف نمیزنم وقتی تنها میشم میشینم گریه میکنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تو جون منی، همه وجود منی، تو عمر منی،همیشه تو ذهن و قلب منی، باهات حرف میزنم، بغلت میکنم، میبوسمت، حتی اگه هیچوقت بهت نرسم کوچولوی مامان😔♥ من مادر بچه هایی هستم که هیچوقت نداشتم💔روزیکه تو رو بغل کنم بهترین روز دنیاست فندق من😘به امید اون روز زنده ام،من و بابایی خیلی وقته منتظر توییم،ما تو را خواهیم دیداگر خدا معجزه کند......
من اول فک کردم تو شورتم ریدم .چون قهوه ای بود رنگ خونم🙈🤣
نمیری تو🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
درساحل زندگی قدم میزدم،همه جا دو رد پا دیدم،جای پای من و خدا،به سخت ترین لحظات که رسیدم،فقط یک جای پادیدم،گفتم خدایا درسخت ترین شرایط مرا تنها گذاشتی،ندا امد تورا در سخت ترین شرایط به دوش کشیدم....