سایت برام باز نمیشه که😭
یک شیر پاک خورده ربرای منم بگه چی شد؟😪😪😪😪
رها خانوم تو رو خدا بگو بقیه داستانو نصفه موند😭
دوساعت داشتم با ذوق میخوندم داستانو آخرشو نفهمیدم
جون من راهی نیست بذاری؟
سلام
نمیدونم والا
من نمیخوام دیگه توی صفحم باشه داستان
یکی از دوستان تقبل کنه با صفحه خودش بنویسه
سلام رها جان
خوبی عزیزم.
من چون داستان های زندگی آدم های زیادی رو خوندم یکسری ترتیب حادثه ها و جزئیات داستان زندگیت یادم رفته
و البته که قلم خودت شیواتر و قشنگ تر هست . ولی به طور خلاصه برای یکی از بچه ها که تو خصوصی بهم پیام داده چیزایی رو که یادم میاد تعریف میکنم چشم 😘💕
به قولی وقتی خودت تعریف میکنی روایت زندگیته چون از قلب و ذهنت منشا میگیره و وقتی ما تعریف کنیم میشه داستان چون ذهنیت ماست و چیزایی که به یاد داریم و ....
چه حیف که منم تازه الان خوندم و پایانشو متوجه نشدم ...کاش پاکش نمیکردی ...گذشته چیزیه که مال خودته و نمیشه ازش فرار کرد یا پاکش کرد اما میشه آخرشو قشنگ کرد و امیدوارم آخرش برات قشنگترین روزها و سال هاباشه
قسمت هشت ببعد کجاست بخونم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
