یه عمو دارم خیلیییییی بی معرفته.خیلی زیاد در حدی که اسمم یبار یادش رفت
یه مدت تو زندگی مشکل داشتم مریضم بودم.خب بابامم بهش گفته بود در جریان بود.هر موقع منو میدید تو جمع از سر اینکه ناراحتم کنه جلو بقیه همش سوال پیچم میکرد که همه از مشکلاتم با خبر شن.ولی تو همون دورانم هیچ موقع نمیپرسید حالت چطوره؟ اوضاعت خوبه؟منم اهمیت نمیدادن با اینکه این رفتاراش اشکارا بود و همه بهم میگفتن چرا عموت اینکارا رو میکنه
گذشت و زندگیم بهتر شد و چند تا اتفاق خوب برام افتاد که خیلیا تبریک گفتن بهم.اما نه عموم نه زنش و بچه هاش به رو مبارک نیاوردن.انگار نشنیدن
منم دیگه واقعا سر این قضیه ازشون دلگیر شدم و دورشونو خط کشیدم با این حال احترامشونو داشتم.
دیشب دعوت بودن خونمون،بچه هاش که هیچکدوم نیومدن،از وقتی اومد خودش سلامم جواب نداد،باهاش حرف میزدم روشو کج میکرد.اصلا یه رفتار خیلی عجیب.
واقعا تاراحتم😞میخوام برام مهم نباشه اما نمیشه.فقط یه عمو دارم.خودمم تک فرزندم یعنی اونم تنها برادرزادش منم😞کل عمرم نسبت به رفتاراش سعی کردم بی تفاوت باشم اما خیلی بده کاراش...