من کارمندم تحصیلاتم خوبه. رفتارمم خوبه و بر و رو دارم. از ۱۴ سالگی خواستگار داشتم ولی تا امسال چون سرکارم نرفته بودم قصد ازدواج نداشتم. الان هر کی میاد خواستگاریم با اینکه از قبل سن و شرایطمو میدونه، پشیمون میشه. با اینکه زیبا هم هستم. مثلا اخرین دفه پدر و مادرشو فرستاد محل کارم و منو دیدن ولی دیگه خبری ازشون نشد. یا اصرار پشت اصرار میکنن بیان برای آشنایی و خواستگاری ولی بعدش که ما قرار رو هماهنگ میکنیم بی دلیل نمیان.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
امروز شعر سرودم مسامی مسامی بش بش بگید ....مسامی صد قل هوالله بش بگید ....مسامی...هر کی نگه مسامی... مسامی ..مسامی...مسامی.... علت نامگذاریم:من تو خونه شوهرمو مسامی صدا میکنم.... مسامی بر وزن مساوی یعنی این( = ) معنی خاصی نداره اما احساساتم فقط در قالب این کلمه ابراز میشه