یه خانوم میشناسم ۴۵ سالگی فک کنم رفتن ناخونکاری یاد گرفتن الان بهترین سالن شهرمون هر روز کلی مشتری دارن و عاشق کارشونن
تو تنها نیستی
هیچ وقت برای شروع,یه کار,یادنبال کردن یه هدف دیر نیست
حالا من هنوز چهل نشدم همین حس رو دارم پس وای به چهل سالگیم
واااای چقدر منی شما؟؟؟!!!من انقدر ترس و اضطراب جدایی از پسرم رو دارم که حالم اینه.خواهرم برام وقت مشاوره گرفت رفتم چند جلسه ولی بهتر نشدم.دائم عذاب وجدان دارم که نکنه مادر بدی هستم.الکی دلم برای پسرم میسوزه که من مادرشم.ترس زلزله اخیر و اینکه اگه من بمیرم پسرم چی میشه و اگه جدا بشیم از پسرم چی و.......
من یه بچه داشتم شاغلم بودم دومی رو که آوردم مجبورشدم کارمو ول کن الان همش خونه م حتی حال بیرون رفتن ندارم بعضی وقتا میگم قدیما خوب بود که دخترا درس نمیخوندن و کار نمیکردن ماها که انقد درس خوندیم و برای داشتن شغل زحمت کشیدیم بخاطر بچه باز برگشیم به همون نقطه و موندن تو خونه با این تفاوت که شادابی و اعصابمونم خرج شد رفت
اسی با اجازت منم یه سوال از خانمای ۴۰ سال به بالا دارم
خانمایی وقتی جونتر بودین و همسرتون خیلی بهتون حساس و غیرتی بود الانا بهتر نشده نسبت به قبل؟
من الان ۲۳ سالمه یعنی دقیقا شوهرم روز به روز روم حساس‌تر و غیرتی تر میشه واقعا کلافه ام از دستش میترسم همینجوری پیش بره. همه امیدم وقتی پخته تر شدیم اونم ول کنه
من ک بیست و پنجم همین حال دارم حس میکنم عقب افتادم
