سوال روانشناسی داری بپرس!

ما دوتامون اصالتا شاهرودی هستیم اما من تهران زندگی میکنم اون مشهد 

اصلا مذهبی نیست آخه 

اوف این دیگه صدرصد پارانوئید هست چقد شک داره

ببین حالت نرمال نداره مثلامن میخام برم بیرون میگه مواظب باش میگه توخودت بگی درسته اعتماددارم بت بازبرمیگردم میگه مواظب بودی میگم آره قسم میخورم میگه ن نبودی زیادزنگم نمیزنه خیلی سرزده میادخونه یبارمن لباس زیراموشسته بودم گذاشته بودم تواتاقم ک کسی نمیادتواتاق من این دیدگف توازعمداینحاگذاشتی ک بیان ببینن رفته بودیم مغازه کفش پام کردم پاموطرف این گرفتم نشون بدم کفشومغازه دارم اونطرف بودگف توازعمدپاتواینوراونورمیکردی بخاطراون 

اخه منم اصالتا تهرانیم اما شوهرم شهرستانیه و اونجا هم بزرگ شده تفاوت فرهنگ بیچارم کرد

وایی عزیزم آقاتون خیلیییی بیش از حد پارانوییدی هست توی خانوادشون پدرش اینطور بوده؟

ن والا این از وقتی مارو باهم نشون کردن آنقدر حساسیت نشون داد مثلا نمیزاره اهنگ پیشواز بزارم در این حد

نه مامانش میگف کسی اینطور نبوده من حمام میخام برم قبل بیرون رفتن باخودشم هامیگه واسه چی میری واسه کی میری،😐هرچی میگم من بدم میادعادت دارم یااگه عطربزنم موندم بخداحالم ازش بهم میخوره وقتی این رفتارومیکنه وقتی میبینمش استرس میگیرم ازترس چندبارگفتم بذارگیربدم منم شایدمتوجه شدک رفتارش چقدبده یبارمث خودش گفتم حمام میری منظورداری؟میخاستم جواب بده ن ک بگم ببین چقدبده توواسه نظافت میری حمام من اگر الان بهت شک میکردم خوب بودنذاش حرفم تمومشه دادبیدادتوبمن شک داری توروانی توشکاکی بخداقسم مونده بودم چراخودشونمیگه چرااین خودشم فهمیدک من میخام چی بگم چرااینطوری کرد

اخ آخ الان باهم زندگی میکنید؟معمولا آدمای شکاک دیدگاهشون نسبت ب همه افراد منفیه

اگه خواستی تاپیک منم بخون نامزد منم خیلی گیر میده ها ولی ن اینجوری نیست خداروشکر 

روش رفتار اصولی وقتی تازه عروسی کردی چیه با خانواده شوهر؟اینکه هی نکشوننت خونشون و...

اهاخوندم آخه می‌دونی چیه قبل ازینکه ازدواج کنیم خودشونشون نداداصلااین آدم الان بااون موقع صدوهشتاددرجه فرق کردماچندماه باهم در ارتباط بودیم واسه شناخت بیشترمثلامن میگفتم میخام برم بیرون ببینم واکنشش چیه بهش گفته بودم من ازسختگیری بدم میادمیگف بروعزیزم میگفتم ازدواج کنیم میذاری میگف آره جاهایی ک مورداعتمادم باشن میذارم الان خونه مامانم بزورمبذاره عوضی واسه حجابم میدیدمیرفتیم بیرون من آزادم اصلاچیزی نمیگف همینکه ازدواج کردیم نقابشوبرداشت الان چندماه قهرم خونه بابامم 

به نظرم مشکل روانی داره جداشو

ببین عزیزم توانتخابت بیشتردقت کن مال من اینقدی گیرنمیدادچیزی نمیگف اگ یه درصدحرفیم میزدباشوخی خنده میگف اصلامث نامزدشمارفتارنمیکرداین شداخرش اولش شایدبعضیابگن ازروخاستن شایدگاهی خودطرفم خوشش بیادمثلاروم غیرت داره. ولی وقتی میری زیریه سقف باهاشون زندگی جهنم میشه منم قبلاهرکسی میگف شوهرم بددله درکی ازش نداشتم میگفتم خب بحرفش گوش کن الان میبینم چقدبده اینقدبهت استرس واردمیکنه ک ازسایه خودتم می‌ترسی توروخداهنوزاول راهی اشتباه نکن من الان میگم کاش اون موقع خودشونشون داده بودصرف نظرمیکردم آدم بددل پیرت میکنه 

بخدا میترسم

واقعا یعنی نامزد من بیشتر گیر میده؟

من فقط کافیه برم شهرستانمون چون نامزدم راهش دوره مثلا تصویری زنگ میزتیم چون خونه پدر بزرگم مثلا پسرداییام هستن همسن خودمن فقط کافیه تصویری بگیرم موهام بیاد بیرون یکم گیر میده بده تو چادرتو سرت کن اینجوری کن اونجوری کن 

همسر شما فقط نسبت ب شما اینجوریه یا رو خواهر مادر خودشم هست؟

ماله من فقط نسبت ب من