2777
2789
عنوان

نی نی یار شب لطفا بیایید

286 بازدید | 22 پست

بچه ها نی نی یار نمیتونم تگ کنم 

یه کاربره خیلی مشکوکه میخوام بگم تاپیک هاشم قفل کرده 

شات بزارم خودم میترکم 

چکار کنم

به پشم های خود بیاموز که هر تاپیکی ارزش ریختن ندارد🙃🙃

@نی_نی_یار_شب  

وقتی با من حرف میزنی رفتار ارزونتو بزار توی جیبت:)                                              هیتلرم خوبه ها، اما من عاشق با پنیه سربریدنای چرچیلم                                                                                                                           https://t.me/Hich_zh

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

گزارش بزنید رسیدگی میشه

الان بزنم 

دوتا کاربری داره 

امشب بمن هم درخواست دوستی داد 

ببخشید فک کنم فتیش ش ا ش داره 

به پشم های خود بیاموز که هر تاپیکی ارزش ریختن ندارد🙃🙃
همون جیشو 😂😂😂 برای من هم درخواست دوستی فرستاده  اتفاقا اومدم بهت بگم تاپیک قفل شد😂😂😂

اررره 

دوتا کاربری هم داره با اون یکی بمن درخواست داد 

فک کنم فتیش داره 

نی نی یار گفتن گزارش بزنید منم میزنم

به پشم های خود بیاموز که هر تاپیکی ارزش ریختن ندارد🙃🙃
تاپیکشون گزارش بزنید.کاربر مرد هستن؟؟

نی نی یار جان 

من دوتا کاربریش گزارش زدم 

کل ۵صفحه تاپیکاش همینه 

درخواست دوستی هم میده😐

به پشم های خود بیاموز که هر تاپیکی ارزش ریختن ندارد🙃🙃
یه جا گفته دخترم هفت سالشه امشب گفت پنج سالشه

دو تا کاربری هم داره😂😂

هر دوتاش هم همینه ۵صفحه تاپیک 

از سال ۹۹

به پشم های خود بیاموز که هر تاپیکی ارزش ریختن ندارد🙃🙃
دو تا کاربری هم داره😂😂 هر دوتاش هم همینه ۵صفحه تاپیک  از سال ۹۹

چه آدمایی پیدا میشن. خدا به دور کنه

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792