امشب دوسپسرم زنگ زد خونمون چون من گوشیمو جواب ندادم واسه اینکه مچمو بگیره
منم زنگ زدم بهش دعوااا که چرا به خونمون زنگ زدی بابام فهمیده
اونم فحش که دیگه نمیخوامت و منو پیجوندی این به کنار
بهم گفت ما هروقت کات میکردیم من میرفتم با بهتر از تو خوشگلتر و سر تر از تو
رفتم با زنای سن بالا
رفتم با یه دختر دندونپزشک
تو هیچی نیستی و اینا خونتون پایین شهره و بین دهاتیا زندگی میکنی کل طایفتون لحجه داره
من اصلا بهت حسی ندارم و برا استفادم میخواستمت
منم هیچ نگفتم و سکوت کردم
خیلی دلم از دنیا و ادمی که ۵ سال باهاش بودم الان فهمیدم چیه و کیع گرفته
لعنت به این دنیا و ادماش…