خانومای خانه دار سوال دارم.

بزار بگه.بی خیال.هر جور راحتی زندگی کن.

مادرشوهرم همیشه تیکه مینداخت که تنبلی و دیر بیدار میشی دوسه بار مجال ندادم بگه خودم گفتم هرروز ساعت ۱۲ بیدار میشم خیلی خوبه و بعدش میرم گردش و اینا ...🤦😂😂 رسما ترکیدنشو از درون دیدم ولی دیگه هیچ وقت هیچ تیکه ای ننداخته بعدازون🤣

من زودبیدارمیشم بچه هام میرسونم میام صبحانه میخورم دگه میرم باشگاه وکلاسی مختلف وخریدخونه هم باخودمه البته هم ماشین شخصی دارم هم بچه هام بزرگن گردش واینانه بدون همسرم نمیریم همکاریم بعضی وقتااره یازنگ میزنم خریدانجام میده امااگرفکرمیکنی خونم تمیزه وهمچی جاخودشه نه بعصی وقتابهم ریزه شوهرمم اعتراض کن میگم توان ندارم

بچه هام الان کوچیک نیستن اما کاملا درک میکنم چی میگی.

گاهی اطرافیان بیشتر از توان ما، انتظار دارن! لازم نیست به همه خواسته هاشون توجه کنی یا حتی جواب بدی.

عزیزم شما برنامه داشته باش و کاری که درسته انجام بده به مرور متوجه تلاشت میشن.

بچه هم همیشه کوچک نمیمونه گلم.

آخی عزیزم ، منم دوتا بچه کوچیک دارم و سعی میکنم زودتر از بچه هام بیدار بشم و کادهامو انجام بدم که بعدش که بچه هام بیدار شدن صبحونه شونو بدم ، بچه هامم کوچیکه نون نمیگیره گاهی اوقات شاید بگیره خودم میرم نون بخرم بچه هام خوابن صبح میرم نون میخرم ما همش استرس دارم بیدار نشن آخه کوچیکن ؛ بعدم خریدای خونه رو که کلا با اونه منم اگه یه وقتی یه چیزی لازم بشه به ناچار میرم اون دوس نداره من برم بیرون اصلا فقط همین نانوایی رو میرم ، دیگه هرروزم خونه رو جارو میکنم چون بچه کوچیک دارم دیگه البته جاروبرقی هم ندارم سختمه ولی چاره ای نیست خونمم همبشه تمیزه ، ولی بهم ریخته اس چون دخترم مدا م بهم میریزه غذامم همیشه زود آماده میکنم و هیچ وقتم ظرف نمیذارم تلنبار بشه تا یه لیوان کثیف بشه سریع میشورم ، همچنین لباسامم نمیذارم زیاد بشن چون ماشین لباسشویی هم ندارم ، ناگفته نماند هر روزم لباس باید بشورم ببخسبد طولانی شد

ببین هیچ وقت نقش قهرمان بازی نکن یاکسی که همه کاری ازش برمیاد من بعصی وقتامیگم خسته ام یاکاریوانجام نمیدم مثلادیروزتاظهرهیچ کارنکردم وقتی همسرم اومد گفتم نتونستم  توان نداشتم امادگه عصرهمه کاراموانجام دادم

تفریح هم نمیرم با بچه هام چون کوچیکن نمیتونم از هردوشون نگهداری کنم  و اینکه آقا اجازه هم نمیدن 

منم نیستم عزیزم خنده دارش اینه من کارمندم هرروز ۶ بیدار میشدم و به همه کارام هم میرسم الان دو هفتس نمیرم اونم دلیل دارم .

ولی خب مادرشوهره من زبون درازه اونجوری گفتم که بسوزه.

حالا یا مادرشوهر یا شوهر یا هر کسی چیزی میگه گوش نده حرفم اینه که مهم نباشه برات زندگیتو بکن

زیادخودتوازارنده فردامریض شی نه شوهرت بدردمیخوره نه بچه