ی پسر عمع دارم تقریبا هم سنیم خیلی کرمه
هم خیلی باهم جیک تو جیکیم
اقا رسید عروسی ی پسر عمع دیگم
من اینو تو عروسی خیلی بد اذیتم کردم
موقع دومادی پسر عمم رسید همع فک و فامیل و اشنا و رفیق ریخته تو حیاط
من احمقو صدا زدن کارم داشتم رفتم برگردم بشینم سر جام یهو زیر ماتحتم خالی شد با همونجا محکم خوردم زمین
همه تو شوک بودن ک من چیزیم نش من هر هر میخندیدم
فک کنم اینقد ضایع شدم خنده هیستریک بم دست دادع بود