من از بچگی همین جوری بودم ساکت و کم حرف شوهرم شوخ و پر حرف از بس شوهرم میگفت چرا ساکتی جرا ساکتی دوست داشت منم گرم بگیرم ولی اصلا نمیتونستم ارتباط برقرار کنم خیلی خجالتی اینقد تو خونه با خودم حرف میزدم همش میگفتم برم بحث و باز میکنم منم حرف میزنم ولی نمیشد که نمیشد چند سال طول کشید که خوب شدم بجهام که دنیا اومدن خیلی تلاش کردم چون مادر خودم کم حرف و ساکتی دوست ندارم بجهام یه مادر بی سرزبون داشته باشن بخاطر بچهام الان خیلی تغییر کردم قبلا همه میگفتن خودتو میگیری قیافه میگیری ولی اصلا اینجوری نبود فقط چون کم حرف بودن فک میکردن مغرورم و خودمو میگیرم