یکسال و خورده ایه داداشم با این خانم دوسته از روز اولی که وارد زندگیمون شد کلا شرایط خانوادگیمونو بهم ریخته تمام تلاششو کرد که رو مخ داداشم بره تا با ما درگیر بشه ولی دیگه نمیزاریم... مثل کوه پشت داداشم و انتخابش وایمیستیم با اینکه میدونیم اشتباهه ولی پشت داداشم میمونیم تا اون خانم بیشتر از این نتونه داداشمو از ما دور کنه...
بجای این همه دشمنی چرا نمیپذیرین دختره رو
مگه ایزادی داره دختره؟
همین که عقد کنن دیگه داداشتتو نمیبینی، اینجوری که تو تعریف کردی
مطلقه اینا بودن ایراد نیست منتها اخلاق رفتار انسان بودن و اهل سازش و زندگی بودن رو بررسی کنین اگه مشکل هست راضی نشین چون عاقبت خوشی نداره
عزیزم نمیشه هرکسی تو زندگی بپذیزیم خیلی ریسک بزرگیه آدم خوب میشه با تحقیقات و دوران آشنایی شناخت اما کسی که میاد اول زندگی بیاد درگیر بشه و دعوا درست کنه عاقبتش با این خانواده معلوم میشه مگه کی بدش میاد بچش سر سامون بگیره اونم با آدم خوب
اگر واقعا دختر خوبیه و قصد و غرضی تو کار نباشه خب اشکالش چیه؟؟
چطور ی اقای مطلقه با بچه دست میزاره روی انتخاب دختر مجرد ، خانم نتونه؟
تو فامیل ما خداروشکر موردی نداره و دو نمونه داشتیم
دخترداییم جدا شده بود و عروس عموی پدرم ی خانم باکمالات با ی دختر کوچولو هر دو خیلیم خوشبختن
کاردرستی میکنین... ماهم همین کاروکردیم الان داداشم فهمیده خانوادش بدشونمیخوان ولی سعی میکنیم بازنداداشمون هم خوب رفتارکنیم تامشکلی بخاطرما توزنگیش پیش نیاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
