ما رسم داریم برادرشوهر عروس پارچه قرمز دور کمرش مینده وقتی میخواد از خونه پدر بره ، یه کلیپ دیدم برای یه زوج ترکیه ای که برادر عروس این رسم رو انجام میده ( تو ترکیه برادر عروس انجامش میده) برادرش خیلی بغض داشت برا رفتن خواهرش ، یه لحظه دلم به حال خودم سوخت که برادر دارم ولی هیچوقت نمیتونم همچین لحظه ای رو تو عمرم ببینم همیشه سعی کردم شکرگزار خدا باشم ولی الان و این لحظه خیلی گله دارم ازش ، دلم به اندازه تمام دنیا گرفته الان ...
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
عزیزم ما هم قدیما از این رسما داشتیم ک نون و پول با پارچه داداش عروس میبست ب کمر عروس ولی خیلی کمرنگ شده دیگه، برای سلامتی داداشت دعا میکنم
من ریخته ام در رگ تو شیره ی جان، هی چرخ بزن در دل من، دل را بتکان/این هم نفسی چه حس و حالی دارد در پیکر من دو قلب دارد ضرباان 28 خرداد 1401 دخترکم پا به دنیای عاشقانه من و باباش گذاشت، امیدوارم رفیق های خوبی برای همدیگه باشیم... دعا کنید لایق بهترین هدیه خدا باشم و بتونم خوب تربیتش کنم... حس شیرین مادری رو برای همه منتظرا آرزو میکنم