دلم خیلی پره بخدا افسرده شدم
اما نمی زارم هیچکس از حال و دردم باخبر بشه
حتی به مادرمم چیزی نمی گم
ینی میشه منم صاحب خونه بشم از اینجا برم
برادر شوهرام اصلا احترامم رو نگه نمیدارن برادر شوهر آخریم از من ۱سال بزرگتره چندبار سلام کردم جواب نداد منم دیگه سلام نمیکنم با دخترم درست رفتار نمیکنه منم دیگه نمی زارم بده پیششون.خودشم دیگه خیلی از عموهاش خوشش نمیاد زیاد نمیره دیگه
بخدا من هیچ بی احترامی نکردم بهشون