مادرشوهرم پیش شوهرم و برادر شوهرم راجع به مسایل جنسیه خودش و پدرشوهرم صحبت میکنه
مثلا هی میگه باباتون از کار افتادس ، یا میگه یجوری میگید بابام بابام انگار هرکوله، باباتون مثل چوب کبریته که اونم دیگه کار نمیکنه
من از خجالت آب میشم اما پسراش میخندن، یا مثلا مادرشوهرم جلوی پسراش شلوارشو عوض میکنه، شوهرمم اینکارو میکنه
یا حرفای مثبت ۱۸ میزنن باهم، خیلی راحت در مورد مسائل بی ادبی باهم حرف میزنن
یا مثلا پیش هم بادگلو و باد روده میزنن و اصلا حرمتی بینشون نیس
یا مثلا شوهرم به شوخی ب سینه های مامانش دست میزنه و فشارشون میده یا بعضی وقتا پیش مامانش با من شوخیای بد میکنه
من نمیدونم چجوری به شوهرم بفهمونم که یه سری حرمتارو باید حفظ کنه و از نظرشون خیلی طبیعیه رفتاراشون اما اگه من یکم پیش بابام یقه لباسم باز باشه زمین و زمانو بهم میدوزه و هزارتا حرف بهم میزنه، به شدت بد دل و شکاکه اما واسه خودش و خانوادش همه چی آزاده