نه بابا دخترعمه پسره هم ما میشناسیم ازدواج کرده زندگی خوبی هم داره و مادرشوهرشو هم نگه میداره چندساله.
ولی کلا مادر یه پسر وقتی پسرش سرسسسسسخت یه دختریو میخواد با مخالفتاش فقط خودشو زشت میکنه و از چشم میندازه. یسری از پسرا ب حرف مادر گوش میدن یسریاشونم نه
ببین تو عین منی !!!
اولا که اگه خونه بابات بهت سخت نمیگذره به هیچ عنوان تن به این ازدواج نده .
بخدا اینو ماها کی میخوایم بفهمیم ک ازدواج وصلت ۲ تا ادم نیست فقط !
وصلت ۲ تا خانوادست !
مامانت عمق فاجعه رو دقیقا بهت گفته ! پیرت میکنن همین.
اگه ی موقع هم تصمیم گرفتی بهش جواب مثبت بدی بگو اول پدرومادرت بشینن حسابی باهاش صحبت کنن ک هیچ وقت اجازه نده مادرش وخانوادش توی زندگیتون دخالت کنه یا بهت بی احترامی کنه و البته بابات باهاش اتمام حجت کنه همیشه وهمه جا حمایتت کنه مخصوصا جلو خانوادش ومادرش حتی اگه جایی اشتباه از تو باشه پشتتو خالی نکنه جلوی جمع و مسئله رو توی خلوت بهت بگه
فقط مامان من بود که بزرگترین کابوس زندگیش ازدواج داداشم با دختر خواهراش یا برادرش بود خخخخ با اینکه عاشق اون دختراست خیلی جورن خیلی با همه مهربونه ولی همیشه یواشکی میگفت خدا نکنه فامیل عروسم بشه آخرشم داداشم که زنداداشمو معرفی کرد دیگه خیالش راحت شد غریبه خخخخ
با این خصوصیاتی ک از مادر اون پسر میگی، از اونایی که اگه زندگیتو شروع کنی تو همه چیت دخالت میکنه از رنگ مبل هات گرفته تااااا اسم بچه ات. و تو، توی سن 30 سالگی از حرص و غصه فراوون مثل زنهای 60 ساله میشی. آدمایی که سمّی هستن و عذاب تون میدن، محترمانه یا از زندگیتون بندازین بیرون، یا اگه نمیشه از زندگیتون حذفشون کنین ( مثلا طرف خواهرتونه یا زن داداش) ارتباط تونو کم کنین.
تو الان این حق طبیعی رو داری که دوران نامزدی تو با خوشی بگذرونی نه استرس. آرامش اعصاب حق طبیعی هر انسانیه.
آرامش اعصاب نداشته باشی خدای نکرده جسمت رو هم از دست میدی
من خونه بابام از هیچی کم نداشتم ؛ آرامش و رفاه و همه جی فراهم بوده
کمبود محبت از طرف پدرم هم اصلااااا نداشتم
بخدا ی سری ها بهم میگن خوشبحالت بابات فلانیه انقدر مهربونه
الانم اگه زود خام این پسره نمیشم ب چهارتا دوستت دارم دلم نمیارزه فقط ب خاطر وجود بابام و رفتارش از اول بچگیم تا الان باهام بوده
شما درست میگید👌
