بخاطر مادرش نامزدیتو بهم زدی؟؟؟یا مشکل دیگه داش
خودش که تقصیری نداره بیچاره اگه خودتم دوسش داری یکم تلاش کنی این مشکلی نیست حل نشود
ببین عزیزم تروخدابه حرفم گوش کن اشتباه نکن اونایی که مادرشوهرشون موافق ازدواجن هزاربلا سرعروس میارن اینکه ازاولم مخالفه وهزار ایراد روت میذاره دیگ خدابهت رحم کنه من مادرشوهرم خودش منوانتخاب کرد به گفته خودش عاشق من بود ولی اززمانی که فهمیددیگ پسرش منودوستداره وهوامو داره دیگ پدرمونو دراورد اینقدر اذیت کردمنو تابه خودکشی رسوندکی میگه اخه مادرش مهم نیس خیلیم مهمه حتی ازخودپسره بیشتر.به حرف اون پسره اهمیت نده الان عاشقه زمانی که بدستت اورددیگ مامانش میشه مهم .توام جرئت حرف زدن نداری اگرترشیدی هم به این ازدواج تن نده
خب ازدواج برا تو کمی زوده
اون اقا هم خیلی آماده ازدواج نیست به نظرم چون توانایی حل یا مدیریت این مشکل رو گویا نداره
شما سعی کنید اگه واقعا به همین دلیل مادرش تردید داری کمکش کنی یا حداقل با همکاری هم این موضوع رو حل کنید نه اینکه ازش بخوای بین شما ومادرش یکی رو انتخاب کنه یا مادرش رو تغییر بده ازش راهکار بخواه یا خودت پیشنهاد منطقی بهش بده
اول اینکه حتما به امام زمان متوسل شو تا راه خیر رو جلو پات بزاره و بعد با یه مشاور متخصص صحبت کن فقط به این نکته توجه داشته باش خانواده مثل دست و پا میمونه نمیشه یه نفر رو بپذیرید بدون اعضای بدنش یعنی این طرز تفکر که مهم خودشه غلطه یعنی اگه شما این آقا رو پذیرفتید مادرش رو دقیقا باید با همین شرایط و اخلاقیات بپذیرید فقط اینکه به خاطر توضیحات به این آقا اصلا وارد وادی چت باهاش نشید چت کردن به شدت دلبستگی میاره و اون موقع جواب دادنتون تحت الشعاع قرار میگیره
قبول نکن به خواستگارت بگو به من حق بدید به آینده خوش بین نیستم ،اصلا حس خوبی ندارم،بگو که من خیلی فکرکردم به این نتیجه رسیدم که الان اتفاقی بینمون نیوفته بهتره تا. اینکه چندوقته بعد با کلی خاطره ووابستگی از هم جدابشیم بگو من واسه ی شما احترام قائلم ولی نمیتونم عقل وشعورومنطقم بهم میگه تصمیمم درسته و واسه یک عمرزندگی نمیشه فقط احساسی تصمیم گرفت حتما باید منطقی باشه
عزیزم من حدود سال ۹۳ ازدواج کردم،واقعازخانواده مهمترین چیزه،اینو بر اساس تجربه خودم و اطرافیانم میگم،رفتار مادرشوهر و خواهرشور و جاری و......راحت بهت بگم تاثیر کاملا مستقیم تو زندگیت داره،همسر من کاملا یه آدم ایده آل هست ولی بازم خانواده اش چیزی بهم بگن با وجود خوبی همسرم من هفته ها بهم میریزم ،تازه خانواده همسر من فرشته ان و رفتار فوق العاده عالی دارن ولی ممکنه برای راهنمایی بهم یه چیزی بگن تازه اون سبب مشکل میشه تو زندگیم،حالا بازم خودت میدونی ولی به نظرم یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه،تو صحبت های پسره هم معلومه خیلی تو روی مامانش وایساده و اصلا سیاست رفتاری نداره شما الان تبدیل شدی به دشمن اول مادرش،بازم اختیار دست خودته
اینجا مشورت نکن عزیزدلم اصلا نکن
اول با پدر مادر خودت مشورت کن حتمااااا
بعدم با یک نفر عاقل و بزرگ
و در نهایت به نظرم از اگر قانع نشدی از لحاظ عقلی و احساسی استخاره از جای مطمئن بگیر
اصلا این اشتباه رو نکن که به حرف پسره اعتماد کنی
مادرتون درست میگه,داره آیندت رو میبینه
به پسره بگو,هر وقت مادرت رو متقاعد کردی و ایشون من رو پذیرفت,همینطور که هستم بیا جلو
حتی اگر سه سال طول کشید تا مادرت صد در صد راضی بشه,تو اون سه سال دور و اطراف من نیا پیام هم نده
دوست من. خواهر من. عزیز دلم تو رو خدا به حرف مادرت گوش کن بلایی که سر من اومد سر تو نیاد. دقیییقا زندگی من هم بخاطر دختر خاله شوهرم نابود شد. شوهرت الان تا نامزدی و عقد به حرف تو گوش میده و مقابل مادرشه ولی بعد از ازدواج شک نکن ورق برمیگرده و میگه مادرم حق داشته ما به درد هم نمیخوریم
گناه مادرو به پای پسرش نشور .چی جواب دادی,؟
میام میخونم
عزیزم خانواده خیلی خیلی موثر هست . اینایی که میگن به رفتار مادرش اهمیت نده نمیدونند تو ایران رابطه خانواده ها تاثیر گذار هست تو زندگی زن و شوهر
