تا زنگ زدم با لحن خیلی بد گف چرا پشتت بگم تو روت میگم ک غیبتم نکرده باشم الان داشتم میگفتم عروسم چرا اینجوریه تا من ز نزنم نمیزنه منم گفتم اخه مهمون داشتم بعدم مریض شدم
گف اها باش و واسم قیافه گرفت منم گوشیو دادم پسرش
حتی نپرسید حالت چطوره دکتر رفتی نرفتی
قطع کردیم شوهرم گف چرا ناراحتی؟گفتم هیچی ول کن
هر چی فک میکنم نمیتونم ناراحت نباشم
حالا نمیدونم چجوری گلگی مامانشو به پسرش کنم
که بهش بر نخوره
اخه همیشه ادم بده منم