چند وقت پیش همسرم مریض شد دنبال دکتر و درمان بودیم یه مدت تهران خونه مادرشوهرم موندیم.چند ماهی بود گوشی من خراب بود یه دفعه صفحش میپرید و خلاصه داغون.این مدتی که خونه مادر شوهر بودیم گوشی من سوخت دیگه روشن نشد،شوهرم اصرار داشت گوشی بخرم ولی من گفتم شاید پولش لازممون بشه فعلا بدون گوشی صبر میکنم درمان تموم بشه اما شوهرم گفت گوشی نیازه و الهی شکر یه مقداری تقریبا خوبی پول پس انداز داشتیم و مادر شوهرم اینو میدونستم.خلاصه رفتیم گوشی رو خریدیم اون موقع چیزی نگفت.چند ماه بعد بهم گفت وقتی زن یه چیزی بخواد مگه مرد میتونه بگه نمیخرم ،توی اون اوضاع موقع گوشی خریدن بود!!.من فقط گفتم پول به اندازه بود گفت پول باشه تو نباید میخریدی.دیگه جواب ندادم چون احساس کردم وقتی با شوهرم یه تصمیم گرفتم نباید باباش به کسی جواب پس بدم