2777
2789
عنوان

از مادر شوهرم دلم گرفت.،😢

627 بازدید | 27 پست

چند وقت پیش همسرم مریض شد دنبال دکتر و درمان بودیم یه مدت تهران خونه مادرشوهرم موندیم.چند ماهی بود گوشی من خراب بود یه دفعه صفحش می‌پرید و خلاصه داغون.این مدتی که خونه مادر شوهر بودیم گوشی من سوخت دیگه روشن نشد،شوهرم اصرار داشت گوشی بخرم ولی من گفتم شاید پولش لازممون بشه فعلا بدون گوشی صبر میکنم درمان تموم بشه اما شوهرم گفت گوشی نیازه و الهی شکر یه مقداری تقریبا خوبی پول پس انداز داشتیم و مادر شوهرم اینو میدونستم.خلاصه رفتیم گوشی رو خریدیم اون موقع چیزی نگفت.چند ماه بعد بهم گفت وقتی زن یه چیزی بخواد مگه مرد می‌تونه بگه نمی‌خرم ،توی اون اوضاع موقع گوشی خریدن بود!!.من فقط گفتم پول به اندازه بود گفت پول باشه تو نباید میخریدی.دیگه جواب ندادم چون احساس کردم وقتی با شوهرم یه تصمیم گرفتم نباید باباش به کسی جواب پس بدم


خوب کردی اون حق دخالت نداره

شازده کوچولو به حرفش ادامه داد : « شماها خیلی زیبایید اما تو خالی هستید برای شما نمی شود مرد البته مطمئناً گل من هم از نگاه یک رهگذر عادی ،شبیه شماست؛ اما برای من او خیلی مهمتر از همه ی شماست،به خاطر اینکه او تنها گلی است که به او آب داده ام،تنها گلی که او را در زیر حباب شیشه ای قرار داده ام ،تنها گلی که برایش حفاظی درست کرده ام،تنها گلی که کرمهای روی آن را کشته ام البته به جز دو یا سه کرمی که برایش تبدیل به پروانه شوند او تنها گلی است که به غرولندها یا خودستاییها،یا گهگاه سکوت او گوش داده ام. به خاطر اینکه او گل سرخ من است.🧸🫀

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

میگفتی ببخشید دنبال گوه خورم بودم

اول اینکه پروفایل برا خودمه برندارید مرسی بعد از کلی گشتن به اصرار با شوهرم رفتیم تا اون طوطی که دوست داشتم بخریم خیلی خوشحال بودم اونروز یادمه صاحبش گفت چون دوسش داری بهت میدم چون میدونم خیلی علاقه داری بهش قول دادم خیلی مواظبش باشم بیشتر از چشمام اومدم خونه از خوشحالی خوابم نبرد اونروز روز ها گذشت ما بیشتر وابسته هم شدیم خیلی دوسش داشتم به داشتنش مغرور بودم تو شهر غربت رفیق تنهایی هام بود باهم بازی میکردیم قایم موشک و💔باهم میخوابیدیم شبا چندبار بیدار میشدم ببینم جاش خوبه سردش نباشه بخاری زیاد نباشه گرمش بشه اذیت بشه تا یکم بی‌حال میشد یروز کل دنیا رو سرم خراب میشد که جگر گوشه من چشه من خونه تمیز میکردم اون برام آواز میخوند من آشپزی میکردم برام آواز میخوند من آرایش میکردم اون روی شونم سر به سرم میزاشت گاهی از دستش عاصی میشدم ولی بازم شیرین بود اذیت هاش تا اینکه اونروز شوم رسید بنا به دلایلی که بهم ریخت فکرم اون پر زد رفت چقدر گریه کردم دنبالش گشتم الان بیشتر از ۴۰روزه رفته ولی من نمیتونم فراموش کنم شب روزم گریس من واقعا بدون اون مریضم اون برای من پرنده نبود عضوی از قلبم بود من واقعا نمیبخشم اونی که باعث شد بره💔😔هرروز از خدا میخوام برگرده خدا میشه یروز اونی که پیداش کرده زنگ بزنه بگه دلم به رحم اومد بیا پسش بدم بهت تموم اینارو با اشک نوشتم :)💔من یه دیوونه دلتنگم کاربری موفرفری سایت سابق 

عزیز من مادرشوهر وقتی میبینه عروسش یچیزی میخره خار میشه میره تو چشمش

از اونایی که تاپیک میزنن و نظر مخالف خودشونو قبول ندارن انقدر بدم میاد😒یا اونا که نظر مخالفتو بشنون جنگ راه میندازن تو کامنتا

من‌همچین دلم از رفتار دختر عمه ام سوخت که یک هفته اس چیزی نخوردم ......دختر عمه ناتنی با لباس سفید اومد مراسم بابام به هیکدوممونم تسلیت نگفت هیچ‌درگیری هم نداریم باهاش😏🙃

پدر یادم نمیره مهربونیت  ❤ پدر یادم‌ نمیره هم‌زبونیت❤ 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792