بنام خدا هیچ تلاشی خخخ
با همسرم حرف هایی میزنیم که به عقیده ها و علایق دوتامون مربوط باشه
تایم زیادی با هم صحبت میکنیم،فیلم نگاه میکنیم،با محبت با هم صحبت میکنیم،تو کارها ازش مشورت میگیرم،شرایط رفاه و آرامشش رو تو خانواده مهیا میکنم،گیر نمیدم
قربون صدقه اش برو خیلیجواب میده، فداش بشو،براش کادوبخر، نوکر کلفتش شو، هر چی گفت بگو چشم، خانوادشوبزار روتخم چشمات خخخخخخ ولی خانواده خودتو نزار
احترام.نظرات همو تو همه ی مسائل میپرسیم حتی اگه کاری باشه.مهربونی. تند و بی ادب نبودن تو دعوا
صبرم زیاده، سخت گیر نیستم ، سعی میکنم محیط خونه تا جایی که میشه مرتب باشه، غذاهم سعی میکنم همیشه اماده باشه، اهل خاله زنک نیستم ، اکثرا با همسرم حتی اگه اشتباه حرفی رو میزنه همون موقع بحث نمیکنم ، همیشه هم سعی کردم احترام نگه دارم البته این همیشه دوطرفه بوده
چه تاپیک قشنگی
من قدر شناسی میکنم از زحمتاش و پول دادناش
جلو بقیه توی جمع احترامشو دارم.میخاد حرف بزنه نمیپرم وسط حرفش.
به دخترم یاد دادم که باباشو دوس داشته باشه و اجازه نمیدم بهش بی احترامی کنه.
وقتی ازش پول میخام بگیرم مث طلبکارا نیستم و با احترام درخواستمو میگم.
وقتی از سر کار میاد میرم جلوش و بهش دست میدم.
میاد خونه میوه های خوبو جلوش میذارم.
ازش میپرسم شام چی دوس داره درست کنم.
خیلی کارا میکنم.
از نظرم احترام دو طرفه اس اون احترام منو داره جلو خانوادش بی حرمتم نمیکنه کسی چیزی بهم بگه طرفمو میگیره.پشت سر ازم تعریف میکنه.
خلاصه اینکه با عشق زندگی میکنم باهاش ازدواج کردم که تا اخر عمرم باهاش باشم پس احترامشو نگه میدارم که اونم احتراممو نگه داره و مجبور نباشم زورکی تحملش کنم.در ضمن من این کارا رو از خودم شروع کردم.
ینی شوهرم از اول اینجوری نبود اینجوری شد
