بابای من ۱۴ سال مریض بود بعد از ۱۴ سال مریضی و تنهایی مرد٫ دلم براش پاره پاره ست واسه اون لبخند مهربونش که سعی میکرد بگه من خوبم٫ بابای من بابای من رفت دیگه هم برنمیگرده٫ به نظر شما الان دیگه خوب شده؟ دیگه درد نمیکشه؟ دیگه مجبور نیست شب ها تا صبح بیدار باشه و خدا خدا کنه؟ غمش منو میکشه آخر…