بزار من بگم عزیزم چون مادربزرگ من میگفت
زن اول زمانی وارد زندگی مرد شده که هنوز ثبات و استقلال و رفاه چندانی نبوده
برای همین خانم اراده میکنه همسرش رو ارتقا بده
از هزینه تفریح و آرامش خودش میزنه تا شوهرش پس انداز کنه و خونه و ماشین بخره و ...
معمولا سرگرم ساختن یه زندگی میشه و تو فکر طلا و سرمایه شخصی و تفریح و باشگاه نیست
تمرکزش به درس و مشق بچه ها و کارهای خاله زنکی اقوام همسرشه
ولی زن دوم اغلب از مرد کوچیک تر و به روز تره! وقتی اومده که مرد پول و امکانات داره و این خانم حسابی از این ها استفاده میکنه
لباس، ظاهر، باشگاه، تغذیه، سفره چیدن و ... رو طوری انتخاب میکنه که همسرش رو جذب کنه
غر نمیزنه تا مرد بیشتر در کنارش باشه
میخواد با تفریح و خاطرات خوب ساختن مرد رو از زن اول دور و به خودش نزدیک کنه
خودخواهه و به خودش اهمیت و اولویت میده
همه این ها باعث میشه مردها زن دوم رو بیشتر دوست داشته باشن و مادربزرگ ها میگفتن برای شوهرت مثل زن دوم باش