من به واسطه ی دوستم و شوهرش باهاش آشنا شدم از اولش همه چیز و بهم گفت و ما یک ماه در ارتباط بودیم فقط به صورت تلفنی بنده ی خدا وام گرفت تو این یه ماه تا بتونه بیاد خاستگاری .. مادر و خواهرش اومدن همه چی داشت خوب پیش می‌رفت حتی رفتن طلا و غیره هم خریده بودن ولی یه روز قبل خاستگاری اولیه ک قرار بود همشون بیان .. خونوادم تو تحقیقات متوجه یه موضوع مهم شدن ازش و سریع زنگ زدن و جواب رد دادن..حالا اگه من ولش کنم میشم آدم بده؟میگه خودم و میکشم و تو دلم و شکستی..واقعا موندم
به خاطر دلسوزی ازدواج نکن هیچوقت
نه اگه موردی داره ولش کن
زندگیتو به خاطر بد شدن خراب نکن
خب وقتی چیز بد ازش فهمیدی چرا باید ادامه بدی مگه زوریه
متوجه چی شدن؟
و شما نمی خواهید ما را از تاریکی های جهل درآورده و دلیل رد کردن را بفرمایید؟
چه موردی داشت؟
ببین همیشه همسایه ها راست نمیگن هااا
من همسایه ها خودمون رو دیدم چقدررر برا دخترا محلمون میزنن
حالا میشه بگی اون موضوع مهم چی بود؟
ایا اون موضوع رو بهت گفته بود؟؟؟؟ اگه خونوادت متوجه نمیشدن چی؟؟؟ ببین اصلا برات اهمیت و ارزش داده بود که از قبل برات بگه .. اینکه نشد جواب خدای نکرده بعد ازدواج خیانت کنه بگه ترکم کنی خودمو میکشم ..
بهش بگو دوران آشنایی بوده و تصمیم برای ازدواج اینهمه آدم بعد عقد و عروسی و دو سه تا بچه جدا میشن چه برسه قبل عقد کردن.. بازم از یه مشاور کمک بگیر و خودت هرچی صلاحته همونو انتخاب کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
