چقدر امروز تو تراس یواشکی گریه کردم در حین لباس شستن که شوهرم نبینه یعنی واقعا من نباید زیر این آسمو ...
خدا دامنت سبز کنه عزیزم توکل کن به خودش مطمئن باش ی روزی ب خواسته دلت میرسی ک اصلا منتظرش نبودی ،ایمان داشته باش اون خدایی ک این آرزو رو تو دلت کاشته روز رسیدن بهش و جوونه زدنش را هم تعیین کرده پس صبور و باش و شکایت نکن فقط بگو خدایا میدونم و مطمئنم تو انقد مهربون هستی ک نعمت مادر شدن را به منم میدی و از ته دلت بگو وشک نکن و پیشاپیش به خاطر این نعمت از خدا تشکر کن. من با اولین اقدام حامله شدم ولی میدونی چی شد تو حاملگی سرطان گرفتم و مجبور شدم شیمی کنم و هر روز میگفتم خدا ممنونم ک بچم را سالم میذاری تو بغلم و ممنونم ک منو لایق مادر شدن دونستی و اجازه میدی من یکی از بنده های تو را پرورش بدم و بزرگش کنم و خداروشکر همینطورم شد پسرم الان دو سالشه.