با کلی ناراحتیو بدبختی دو هفته دعوای من سر دانشگاه و کار گذشت ما ۷ مهر پنچشنبه عروسیمون بود
همه گفتن و رقصیدن و خندیدن برعکس عقوم خداروشکر شاد بودن اما من سفره عقدم گرفته بودم عقد ارایایی خوند دختر عمه ی شوهرم بعض کرده بود نمیدونم چرا واقعا بخدا انقد پسر بود تو عروسیمون یکیشو میتونست تور کنه
از پنچشنبه هم خونه ی خودمونیم اما من بخاطر عرق سوز شدن رابطه نداشتیم بعد شوهرم امروز میگفت تو کینه ای بخاطر قهر هفته ی قبل داری این کارو میکنی !!