یادم میاد وقتی سال دوم دبیرستان بودم تویه زمستون سرد پکیجمون خراب شد بعد یکی ازاقوام اومد درستش کنه همینطور که درحیاط ومیزدخونه ویلایی داشتیم من رفتم دربازکردم گفت اومدم پکیجتون ودرست کنم اصن به صورتم نگاه نکرد گفتم بفرمایید تویه لحظه کامل سکوت کرد بصورتم نگاه کرد