۱۸ سالمه شوهرم۲۳ سالش دوساله خونه ی خودمم شوهرم تو یه کاری نمیمونه همش کارشو عوض میکنه الانم با شریکی داداشش کتونی میفروشن بساط میکنن تو چاراه اونجا هم به دخترا حرف میندازن یکی از دوستام دیده بود گفت بهم خودمم ک شوهرم نمیزاره برم بیرون تنهایی از صب تا شب فقط خونم وقتایی هم ک شوهرم خونس فقط سرش تو گوشیه یا هم همش باهم دعوا میکنیم اعصابمو خورد میکنه خونه ی پدریم هم ک خونه بغلیمونه نمیتونم اونجا هم بشینم خیلی میرم دیگه واقن پوسیدم از خونه نشستن نه دوستی دارم ک باهاش حرف بزنم نه چیزی
دانشگاه برو
شوهرتو درس انتخاب نکردی
خیلی زود ازدواج کردی عزیز🥺
خیلی زود ازدواج کردی عزیزم.
نباید فکر کنید چون شوهر دارین دیگه باید فقط بچسبین به اون دوست پیدا کن و خودتو سرگرم کن کلاسای مختلف برو چیزای جدید یار بگیر
سلام عزیزم...به شوهرت محبت کن..تو محبتتو زیاد کن جلوی عصبانیتتو بگیر..ببین بهتر میشه یا ن...یک هفته اینکارو کن..امتحانی
نتیجه میگیری...شوهرتم باهات راه میاد..از محبت خارها گل میشود...روی اکثر اقایون جواب میده اگرم جواب نداد که یه گیری اون وسطه
زیاد بهش بها نده پرو میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
