خواهر شوهرم و دخترو پسرش خونه مادر شوهرم بودن، دخترم خونه مادر شوهرم بود منم رفتم سربزنم بهشون ( باهم توی خونه سه طبقه زندگی میکنیم ) بچه های خواهر شوهرم داشتن موز میخوردن دخترم هم یه دونه خورد دوباره گفت مامانم من بازم موز میخوام خیلی گریه کرد مادر شوهرم به روی خودش نیاورد، خواهر شوهرم هم به بچه ام گفت اینقدر مادرت اذیت نکن بسه دیگه به دخترم گفتم بریم خونمون بهت میوه میدم دخترم جیغ میکشید قبول نمیکرد میگفت من فقط یه دونه موز دیگه میخوام عمه من مامانم اذیت نمیکنم خیلی ناراحت شدم اومدیم خونمون به دخترم شکلات و پاستیل دادم به شوهرم زنگ زدم گفتم از سر راهت که اومدی موز بخر بیار به نظرتون حق دارم ناراحت بشم ؟ هم خواهر شوهرم هم مادر شوهرم گریه های دخترم رو دیدن ولی نگفتن اشکالی نداره یه دونه دیگه بهش بده
ما مادربزرگمون انقدر خوردنی میکرد تو حلقمون دیگه اوق میزدیم
🚩کاربری موقت دست دونفر هست چون یکیشون تعلیق شده از کاربری ساحل دریایی استفاده میکنه🧿 لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم ای در رگانم خون وطن ای پرچمت مارا کفن🇮🇷🇮🇷🇮🇷