فکر نکنم تمومش کنه ..
اگر قصد تموم کردن داشت همونموقع که فهمیدی و رفتی برای همیشه تموم میکرد
اگر بچه نداری بیشتر به ادامه رابطت فکر کن خیلی منطقی ، احساسات الکی رو بگذار کنار
علاوه برهمسرتون چقدر اون دختر ادم بدذاتیه واقعا 😐حالم بهم خورد
تعجب میکنم واقعا ...
عزیزم وقتی گفت ۴۸ ساعت دیگه تمام میکنم قول میدم.درو باز میکردی میگفتی ۴۸ ساعت لطف کن از خونه برو بیرون ولی نمیدونم ۴۸ ساعت بعد با چه صحنه ای رو به رو میشی.همینی که هست میخوای بخواه نمیخوای نخواه هر طور شده از خونه مینداختمش بیرون.با چه جراتی تایم تعیین میکنه عجب.ولله من به شوهرم میگم این خونه در اختیارت زن بیار خدا وکیلی کارت ندارم میدونخ حرفم حرفه ولی به امید اینکه یک مدت دیگه شرایطم اوکی بشه جرات نمیکنه.ما هم دعوا داشتیم جاریم نزدیکش میشد.یکبار پرتش کردم بیرون گفتم برو بغل زن داداشت بخواب تا سه شب بیدار شدم دیدم رو جدول رو به رو خونه نشسته بهش پیام دادم میتونی بیای تو خونه در اتاق خوابو قفل کردم.زلزله بود کوفتم نمیدادم بهش همیشه هم بهش توهین میکردم.البته شوهر من خنگ بود میگفت اخم کنم یا محل ندم بهش برادرم ازم ناراحت میشه.تقی به توقی یکی میگفت ده تا میخورد.یعنی چی وایسادی میدونی با زن دیگه در ارتباطه محکم بمون سر حرفت .بهم اولش زر زر کرد حیف نمیخوام دست روت بلند کنم بهش گفتم جان مادرت ارواح خاک مرده هات بزن حسابی بزن برم هم دیه بگیرم هم پوستتو میکنم هم زندان میندازمت هم بهانه دستم دادی لطفا بزن.دیدم نزد منم محکم هولش دادم از خونه انداختمش بیرون گفتم گمشو ور دل مادرت
شوهرت حرف گوش کن هست ؟؟؟ادم منطقی قبلن بوده؟؟؟
ببین تو خونه عین یه غریبه باهاش زندگی کن بی محلی کن نپرس کجا میری چیکار میکنی بهش بگو باهات زندگی میکنم ولی محبتم دیگه نسبت بهت تموم شده
وای خدای من
من اصلا درکت نمیکنم
ینی چی؟
ول کردی ب امون خدا و دارن بهت خیانت میکنن؟میدونی ب اونم علاقه داره و موندی؟
بابا حداقل یکیشونو جر بده بدونیم زنی
جدی میگی؟
