سلام بچه ها با شوهرم دعوای خیلی خیلی شدید کردیم البته من همش خودمو خار و خفیف کردم التماس و منت کشیدم ازتون کمک میخوام دعایی چیزی که باعث برگشتش و تموم شدن دعوا بشه میخوام
امروز تولدش بود یعالمه تبریکات قشنگ گفتم بهش سرد حواب داد بهش حالت تیکه ای گفتم یکم بهتر شو و اینا دعوا شد و گند خورد تو امروز تهدید کرده ازین ببعد بجای زندگی ای دوستی باشه زن و شوهری میکنیم خب من کمبود عاطفی و جنسیمو به کی بگم همش میگه من شابد نخوام شوخی کنم سمتت بیام محبت کنم جتی شاید نخوام ۱ماه رابطه داشته باشیم من همینم در صورتی که بدتر شده از اول ازدواج ۱۱ساله ازدواج کردیم یه دختر ۶ساله دارم ساقطم از زندگی نمیشه که من فقط بمیرم براش
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
نه از صبح دعوا کردیم تازه اومدم سره گوشیم دلم گرفت از بی کسیم جز مامانم کسیو ندارم دلم همنوع خواست کسی که بتونه کمکم کنه آرومم کنه واسه همین اومدم اینجا
مگه میشه منی که عاشقش بودم دیگه دوسش نداشته باشم نه حرفی بزنم نه اعتراضی کنم سکوت کنیم تو خونه اعتراضی به عدم توجه و عدم محبت و عدم رابطه داشتن نداشته باشم خب اینجوری چه نیازی بهش دادم که تهدیدم میکنه زندگیتو جهنم میکنم
تولد خودش و مامانش امروزه آنشب مامانش دعوت کرده مامانش دعوای شدید کردیم حالمم بده لزونورم دارم آتیش میگیرم عین اسفند رو آتیشم با حرفاش لون همه هم التماس و تمنا و معذرت خواهی اونم بد رفتاری و بد حرف زدن و ....
خب گلم علت این مشکلات چیه؟ علت اینکه بی محلی کنه یا سرد بشه؟
میگه من توان اینکه هر هفته رابطه داشته باشیمو ندارم من ته احساساتم همینه احساس ندارم و دوس ندارم انقدر به آدم میچسبه آدم بدش میاد من دوس دادم از سره کار میام خونه سرم تو کار خودم باشه بعدش غذا بخورم بخوابم