اعتماد بنفسم نابود شده خواهر ضمن اینکه همش خودمو به خاطر این شرابط سرزش میکنم همش میگم اگه من خوب بو ...
گذشته ها گذشته و با فکر کردن قطعا مشکلی حل نمیشه و بیخود روح و روانتو داغون میکنی، قطعا تو شرایطی بودی که رفتار نامناسبی مثلا ازت سر زده، لابد شرایطت خوب نبوده که مجبور به واکنش منفی بودی ، یعنی شوهرت خوب بود بعد تو بهش بدی کردی؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خدا لعنتش کنه چون میدونه من وابستشم و متاسفانه چون حرف طلاق خیلی زیاد بینمون بوده ولی تا حالا کاری ن ...
عزیزم غصه نخور فدات شم... ببین اگه دست بزن داره فقط برو پزشک قانونی ی بار ک پاش ب دادگاه باز شه ادب میشه.. ب خودت وابسته باش ب سلامت روح و روانت فکر کن همیشه بگو من نباشم میخوام دنیا نباشه والاع، هی تهدید نکن بجاش ی بار عمل کن دختر خودتو فدا نکن وقتی قدرتو نمیدونه
گلم کی میگه میتونه از زیر باره مهریه شونه خالی کنه تهش اگه مال و اموال یا حقوقی نداشته باشه باید بره گوشه ی زندان... ببین من سال ۹۴ برام مهریه ماهی ی ربع سکه بریدن... بعد ی مدت خودم ی وقتایی ازش اون مبلغی ک پول ی ربع سکه بودو ی خط در میون میگرفتم چون دوستانه جدا شدیم.. پارسال گفت از اون سال تا حالا حول و حوش ۴۰ میلیون باید ب دولت پول نیم عرش بده. یعنی منو و شمام ک مهریه رو نگیریم دولت دهنشو صاف میکنه
شوهر منم همینه،اشتباه من این بود خیلی ناشیانه عمل کردم تو حساب شده عمل کن برو با مشاورهای رای ...
منو نمیخواد اذیتم میکنه از همه بدتر بهش بشدت بدبینم چچون چن بار مچشو گرفتم اونم حاضر نمیشه بگه چه گوهی میخورده تا اگه حداقل دارم اشتباه میکنم رفع سوتفاهم بشه
خب میگم یعنی عاقبتی نداره اون ازدواج، قرار نیست خوشبخت بشه، اگه شوهرت آدم درستی بود بچه خودشو آواره نمیکرد، با ناموسش اینطور نمیکرد، به هر حال تو مادر فرزند اونی، کدوم آدم نرمالی یا کدوم دختر تحصیلکرده یا زیبایی میاد با همچین موردی ازدواج کنه، اصلا بگیم دادگاه رای بر ازدواج بده، شما طبق قانون میتونی بمونی یا طلاق بگیری، کارت راحتتر میشه