سلام دوستای گلم حالتون خوبه
نمیدونم منو به یاد میارید یا ن قبلااینجا فعالیت داشتم ولی چن وقتی نبودم به خودم قول دادم اگ مشکلم حل شد بیام اینجا تاپیک بزنم شاید حرفام به دردتون بخوره البته کسایی رو میگم ک الان مشکل منو دارن و من واقعا درکشون میکنم من چن ساله ازدواج کردم البته سنم کم بود دو ساله اول بچه نمیخواستم ولی بعدش حرف مردم شروع شد خیلی بهم حرف میزدن چرا بچه نمیاری چرا تنبلی میکنی با اینکه من فقط ۱۵ سالم بود خیلیا با حرفاشون منو داغون کردن دلمو شکستن خودمم دیگ بی تاب شده بودم دلم واقعا بچه میخواست درمان شروع کردیم همه دکترای اصفهان رفتم همشون میگفتن هردوتون سالمین مشکلی ندارین بچه دار میشینه عجله نکنین کارم شده بود گریه اعصابم داغون شد دیگ حوصله هیچکسا نداشتم شوهرمو میدیدم داغون تر میشدم همش خودمو سرزنش میکردم چرا نمیتونم بچه دار شم شوهرم واقعا خیلی درک میکرد چیزی نمیگفت ولی اواخر از بس بهش فشار آوردن میگفت میرم زن میگیرم منم دیگ کم آوردم گفتم برو بگیر برام فرقی ندارن دیگ هرماه به امید اینکه بیبی چک مثبت بشه اما نشد ک نشد حالم داشت از خودم بهم میخورد از ترس حرف مردم دلم نمیخواست حتی برم تو کوچه تو خونه خودمو حبس کرده بودم تا اینکه یه روز مامانم زنگ زد گفت اماده شو مدارک پزشکی تو همه رو بردار میام دنبالت منو برد پیش دکتر ایمولوژی متخصص ایمنی شناسی وقتی مدارکم دید برام آزمایش نوشت جوابش ۲۰روز بعد آماده شد بردم پیش دکتر گفت ک بله ایمنی بدنت بالاس ک باردار نمیشی برام دارو نوشت و دکترای اصفهان هیچکدوم نفهمیدن مشکل من چیه و فقط ۷ سال تمام مارو سرگردون کردن و کلی داروی هورمون به من دادن شده بودم موش آزمایشگاهی براشون ولی الان شکر خدا به لطف خدا و آقای دکتر شاکریان من صاحب یه دختر خوشگل شدم دوستای گلم اونایی ک الان انتظار بچه دارین به خدا درکتون میکنم میدونم هر لحظه زندگیتون چجوری دارین میگذرونید ناامید نشین به خدا هر لحظه برا همتون دعا میکنم الهی به حق علی اصغر دامن همتون سبز بشه