نه مردای الان که خر نیستن اگر هم باشن وکیل داشت اون طرف حتما بهش می گفت
خر پولم نبود چون ورشکست شده بود افتاده بود زندان التماس می کرد زنش خونه و ویلا رو بفروشه این آزاد بشه می گفت خودم خریدم برای خودم نمی فروشه بیام بیرون از اینجا تازه دختر خالم رفت تقاضای طلاق داد مهرشم گذاشت اجرا به زندانی مرده مهریه هم اضافه شد یعنی خوده ما برای شوهرش خون گریه می کردیم
البته دختر خاله که میگم منظورم دخترخاله بابامه🌳