شما باشین با این خواهر شوهر آشتی میکنید؟

پس توفکرش نرو عزیز دلم . تقریبا تو زندگی همه این چیزا پیش میاد . اونا هم خانواده شوهرن و معلومه طرف پسرشون رو میگیرن ... 

همین که سپردی ب خدا کافیه زندگیت رو کن عزیزم 

تاپیکتو خوندم 

خواهرشوهر به چه حقی زدتت؟؟  

بهش میگفتی ه تکرار بشه پوستی ازت بکنم که مادرم نشناسد

ت

من کلا با کسی بحثم بشه دیگه آشتی نمیکنم

عزیزم اونوقت تو هم میشی مثل اونا 

چون انگار تو خانواده شون بدگویی و غیبت رسمه

بسپرشون به خدا 

حواست به شوهرت و بچه ت و زندگیت باشه

تو حرف بد زدی اونم بد جواب داد ، تمام:/

الان همه روشنفکر شدن میگن تو مقصری

ولی اگه خودشون بودن خواهرشوهر و شوهرش رو اتیکه پاره کرده بودن

درکت میکنم خیلی سخته

خواهر شوهرت این وسط چیکاره بود توپیدی بهش

اشتباه کردی پیامش دادی.خواهر شوهرتم بیشعور و

سطح پایین که اینو گفته 50/50هستین صلح کنید بهتره

والا عجب پرتوقع هستی اگه من جایی خواهر شوهرت بودم بدترین حرف بهت میزدم گنا از خودت بوده ک درجا نفهمیده ندانسته ب خواهر شوهرت پیام دادی شوهرش بیچاره فک کرده حتما شما خبر دارین خواسته خوبی کنه مقصر خواهر شوهرت نبوده تو بودی

میشه بگی دعوات با شوهرت سرچی بود کل تاپیکاتو خوندم چیزی نگفتی فکرم‌موند

منم فکر میکنم مقصر شما بودی، 

من و شوهرم بحثمون شده بود اون فهمید سواستفاده کرده نزدیک 40 سال سنسه عین بچه های دو ساله رفتارش ،سریع خودشو دخالت داد تو زندگی شخصی من، روز عید قربان رفتم خونه مادرشوهرم از یه طرف من و جاریام با هم قهر بودیم خواهر شوهر از این موضوع که با شوهرم بحث داشتم استفاده کرد از طرفی هیچ وقت با من رابطه اش گرم و صمیمی نبود باهام من بهش به شوخی گفتم تو آشپزخونه خبریه جمع شدین اینجا اونم دق و دلیشو سر من خالی کردو با تندی اولین بار که زد تو صورتم جلوی جاریم به حدی شوکه شده بودم اصلا نفهمیدم چطور این اتفاق افتاد و ر آشغالش بهم گفت تو بهش حرف زدی اون تو رو زد بابت کار دختری راضی بود ازشون متنفر شدم کینه به دل گرفتم تا اینکه همین دیشب چنان دعوا و فحشی راه انداختم هر چی لیاقتشون بود بارشون کردم دیشب دو بار میخواست بزنه تو گوشم بار اول تهدیدش کردم به اینکه دستت به بخوره تو محل یا روستا بی آبروم می کنم ترسید چون آبروشو میخواست،دومین بار خواست بزنه اون لحظه رفتم سمتش با حمله ترسید رفت پشت جاریم قایم شد کینه رو خودشون تو دلم انداختن از مادرشوهرم گرفته تا بقیه هر کدوم یه جور بهم زخم زدن بابت کار پیشین اصلأ پشیمون نیستم این کمترین چیزی بود در مقابل کارایی که باهام کردن همین خواهرشوهرم به مادرم و دو تا خواهرام بی احترامی کرد نه سلام کرد بهشون نه جواب شونو میداد بی فرهنگ و بی تربیت چه همینا از خانواده خشک مذهبی همچین خودشونو زیر چادر میپوشونن اما ببین در مورد چه تهمت و غیبت ها که نمی‌زنم آدما رو از دین زده می کنن طرف دو روز کنارشون باشه کافر میشه اینقدر ازشون متنفر شدم.