ببین طبق جربهای که دارم میگم با هیچ همکاری نباید صمیمی بشی با هیچ کدومشون نباید درد و دل کنی با هیچ کدومشون نباید دوست بشی و خارج از محیط کار بخوای بهشون زنگ بزنی و حال احوال بکنی و صحبت بکنی باهاشون و مورد دیگه اینکه توی محیط اداری خیلیا میرن و میان از رفتن هیچکس ناراحت نشو و از اومدن هیچ کسی هم خوشحال نشو فقط به جایگاه خودت فکر کن و به هیچکس هیچ کاری نداشته باش
وقتی پیام دادی و جوابتوندادم بدون ترجیح دادم بامغززنگ زده ات بحث نکنم چون فهمیدم با خوک نمیشه کشتی گرفت پس پیام ات بی جواب موند بدون از چیه ...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
همین که برگی از درخت نمیفته دلم بهت گرمه خدا ❤️❤️ آتشی نمى سوزاند “ابراهیم” را و دریایى غرق نمی کند “موسى” را مادری،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان “نیل” می سپارد تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد مکر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند از این “قِصَص” قرآنى هنوز هم نیاموختی؟! که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد ، نمی توانند او که یگانه تکیه گاه من و توست پس ؛ به “تدبیرش” اعتماد کن ، به “حکمتش” دل بسپار ، به او “توکل” کن ؛ و به سمت او “قدمی بردار” ، تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی خدایا فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز ❤️❤️آقایون درخواست دوستی ندن متعهد و متاهل هستم 💍
اها حله یعنی کاملا سرم تو کار خودم باشهبرای پروسه یادگیری چ کنم خودم یاد بگیرم منت کسی رو نکشم؟؟؟
ببین معمولاً یه نفری رو باید بزارن به شما آموزش بده اگر خود مجموعه کسی رو در نظر نگرفت میتونی از مدیر بالادستی تقاضا بکنی که یه نفرو بزاره که حالا یکی دو روز به شما آموزش بده یاد بگیری و حالا در حد سوال پرسیدن اشکالی نداره ولی اصلاً صمیمی نشو
وقتی پیام دادی و جوابتوندادم بدون ترجیح دادم بامغززنگ زده ات بحث نکنم چون فهمیدم با خوک نمیشه کشتی گرفت پس پیام ات بی جواب موند بدون از چیه ...
ببین طبق جربهای که دارم میگم با هیچ همکاری نباید صمیمی بشی با هیچ کدومشون نباید درد و دل کنی با هیچ ...
چه خوب گفتین
من با این قضیه رفتن همکار نتونستم کنار بیام-وقتی یکی از همکارهام میخواد سازمان و ترک کنه من خیلی ناراحت میشم-بااینکه خیلی صمیمی نیستیم ولی بحث عادت کردن
چه خوب گفتینمن با این قضیه رفتن همکار نتونستم کنار بیام-وقتی یکی از همکارهام میخواد سازمان و ترک کنه ...
ببین من خودم یه بار قربانی یه همچین حرکت احمقانهای شدم مدیر بالادستیم وقتی رفت من تا یک ماه واقعاً حالم بد بود اصلاً نمیتونستم خودمو جمع و جور بکنم و باورت نمیشه هر وقت میرفتم توی اتاقش گریهام میگرفت به خاطر همین هم یکی از همکارهایی که خیلی باهاش صمیمی بودم و حس میکردم واقعاً با همدیگه دوستیم رفته بود پیش مدیر منابع انسانی زیرآب منو زده بود گفته بود فلانی از وقتی این رفته ناراحته و اینا کارشو درست انجام نمیده اینام عذر منو خواستن و اخراجم کردن از این قضیه خیلی سالیه میگذره ولی من اصلاً فراموشم نشده و کاش اون موقع که سنم کمتر بود و تجربم کمتر بود یکی این چیزا رو به من میگفت
وقتی پیام دادی و جوابتوندادم بدون ترجیح دادم بامغززنگ زده ات بحث نکنم چون فهمیدم با خوک نمیشه کشتی گرفت پس پیام ات بی جواب موند بدون از چیه ...
آره ببین و جالب اینه که بعد از من یک نفری رفته بود جای من شروع کنه به کار کردن که بعدا آشنا با همدیگه در اومدیم و جالب اون کسی که رفته بود جای من کار میکرد میگفت همکار سابقی که من فکر میکردم دوست صمیمه میومده پیش این میشسته در مورد من صحبت میکرده اینجوری بود اونجوری بودحجابش اینجوری بود پوشششون مدلی بود اینجوری رفتار میکرد اونجوری رفتار میکرد و من فهمیدم چقدر آدم شناس سادهای هستم که حتی اگر ۱۰ سال با یه آدمی رفت و آمد بکنم نمیتونم بشناسمش که چه آدم مارموز و آب زیر کاهی میتونه باشه
وقتی پیام دادی و جوابتوندادم بدون ترجیح دادم بامغززنگ زده ات بحث نکنم چون فهمیدم با خوک نمیشه کشتی گرفت پس پیام ات بی جواب موند بدون از چیه ...
نه من مدیرم وقتی رفت خیلی ناراحت بودم و خوب نمیتونستم خودمو جمع و جور بکنم چون خیلی به همدیگه عادت کرده بودیم و با همدیگه کنار میومدیم من خب خیلی شرایط برام سخت بود بتونم با مدیر جدید کنار بیام یه همکاری هم داشتیم که دقیقاً اتاقامون کنار همدیگه بود من احساس میکردم که با همدیگه دوستیم ولی ظاهراً از طرف من دوست بودیم از طرف ایشون ایشون منو رقیب خودش میدیده بعدها که مدیرمون رفت یکی دو ماه بعدشم من اخراج شدم یکی دیگه رفت جای من سر کار توی سمت من شاغل شد که بعدها مشخص شد که با همدیگه آشنا هستیم و یکی دو باری با همدیگه صحبت کردیم تو یکی دوتا مراسم اونی که رفته بود جای من کار میکرد برگشت گفت اون همکاری که من فکر میکردم دوست صمیمی نمیاومده پشت سر من صحبت میکرده
وقتی پیام دادی و جوابتوندادم بدون ترجیح دادم بامغززنگ زده ات بحث نکنم چون فهمیدم با خوک نمیشه کشتی گرفت پس پیام ات بی جواب موند بدون از چیه ...